نقد و بررسی فیلم « انارهای نارس » از سینمای هنر و تجربه
چمع آوری از گارگین فتائی


،محمدرضا لطفی (مجری – منتقد) درباره این فیلم گفت: وقتی یک فیلم اولی با سرمایه مستقل تن به معادلات تحمیلی سینمای بدنه نمی دهد و فیلمی با پیام انسانی می سازد فارغ از اینکه کیفیت اثرش چیست باید او را تشویق کرد و به او دست مریزاد گفت،انارهای نارس به عنوان فیلم اول یک فیلمساز اثر قابل قبولی است و از یک پیام انسانی حرف می زند.مصطفوی مشخص است که به دنبال یک سینمای انسانی و شریف است و باید او را تشویق کرد تا این راه را ادامه بدهد،نمی خواهم بگویم انارهای نارس یک اثر تمام عیار و بی نقص است،قطعا این فیلم هم مانند تمام آثار عیب و ایراداتی دارد،اما یک ویژگی خوب در آن نهفته است که دروغ نمی گوید و ادا در نمی آورد.فضای فیلم شاید با مناسبات سینمای تجاری و گیشه فاصله داشته باشد،اما روح اثر می تواند در مخاطب عام هم حتی اثر کند و فکر می کنم اگر مصطفوی سینمای خود را پیدا کند و در همین مسیر پخته شود قطعا آینده خوبی در انتظار او خواهد بود.
مجید رضا مصطفوی عنوان کرد که: قبل از این که این فیلم را بسازم چند سال تدوینگر سینما بودم. تدوینگر فیلم هایی از همین جنس فیلم های مستق جشنواره ای؛ کلا هم روحیاتم با سینمای تجاری همخوان نیست و شرایط شکل گیری شخصیت آدم هایی را دارد که دارند کار هنری می کنند. کار در سینمای تجاری را دوست ندارم شاید چند سال یکبار بتونم فیلم بسازم ولی سعی می کنم فیلمی را بسازم که مستقل باشد و دغدغه های جامعه در آن نشان داده بشود. انارهای نارس ماحصل 5 سال دوندگی من برای چند فیلم نامه بود که هیچ وقت در دولت قبلی به نتیجه نرسید و تمام آن ها در مرحله آخر مجوز ساخت نگرفت. گرفتاری های مردم در یک مقطعی متاسفانه آن قدر زیاد بود که منم به عنوان یک شهروند تاثیر گرفتم و سعی کردم این دغدغه ها را بازتاب دهم
مجیدرضامصطفوی توضیح داد که اگر بخواهیم خوشبینانه به این موضوع نگاه کنیم 70 درصد آدم های جامعه از جنس ذبیح و انسی هستند،در واقع یک اتفاقاتی افتاد که ما فراموش کردیم که چرخه های اقتصادی کشور را چه کسانی به حرکت در می آورند و در مقطعی یکسری شعار دادیم و متاسفانه پس از گذشت زمانی آن شعارها مبنی بر حمایت از قشر اکثریت جامعه که کارگران را تشکیل می دهند نیز فراموش شد. مخصوصا این هشت سال اخیر ما واضح تر دیدیم که این طبقه از طبقه کارگری به طبقات پایین تر سقوط کردند که واقعا نمی دانم چه اسمی می توان بر آن گذاشت چون کف طبقات اجتماعی طبقه کارگری است. و این ها طبقاتشان را از دست دادند ولی چیزی که از دست نداند شرافت شان بود. با شرافت این آدم ها نمی شود معامله کرد،حتی اگر شرایط اقتصادی، فرهنگی و معیشتی شان دچار مشکل شود
آنا نعمتی درباره حضورش در این فیلم توضیح داد که من همیشه دغدغه بازی در نقش های متفاوت را داشتم و تجربه نقش های متفاوت و جنس فیلم های متفاوت را دوست داشتم. نقشی که در این فیلم بازی کردم شاید واقعا یکی از آرزوهایم بود و فکر می کردم هیچ وقت این اتفاق نیافتد و دلم می خواست یک بار هم که شده این تجربه را داشته باشم. به خاطر جنس فیزیک، صدا و یا صورت؛ هیچ وقت هیچ یک از کارگردانانی که من با آن ها کار کرده بودم جسارت این که این تیپ کار نقش را بدهند نداشتند. من از بازی در این نقش ترس داشتم ولی آقای مصطفوی با آرامش و اعتماد به نفس با من صحبت کردند که جرات بازی در این نقش را به من دادند؛ فیلم نامه اینقدر کامل بود که بار اول که فیلم نامه را خواندم آنقدر ریز به شرح صحنه، حس و سکانس ها پرداخته شده بود که متوجه نشدم چه فیلم سختی است و تازه در دفعات بعدی دورخوانی به سختی کار پی بردم. در چند سال اخیر بیشتر کارهای من با کارگردانان کار اول و دوم بوده است به دلیل این که احساس می کنم انگیزه و دغدغه شان برای کار خوب بسیار است. این کارگردانان بیشتر نگاه و دغدغه مردم را می شناسند و همین طور که می بینید اغلب با سرمایه شخصی فیلم می سازند
نعمتی در ادامه صحبت های خود گفت: از نتیجه کار بسیار بسیار راضی هستم،اما از مطبوعات و بی مهری هایی که در زمان جشنواره به فیلم شد بسیار گله دارم، نمیگویم که دلم پر است چون مطمئن هستم که این فیلم هنوز موفقیتهای بیشتری خواهد داشت نیازی به تشویق هیچ کس ندارد و خودش تشویق شده است و راهش را پیدا کرده است
در ادامه این نشست مهدی تراب بیگی که به اتفاق مجید رضا مصطفوی فیلمنامه را نوشته است توضیح داد که: ما قصه ای کم حجم را انتخاب کردیم چون این داستان شخصیت محور است و در واقع زنی را داشتیم که اول وابسته به شوهرش است و مردهایی که دور و برشان است کودک هستند،چیزی که از اول مد نظر بود استقلال انسی بود. شخصیت انسی برای آقای مصطفوی خیلی روشن بود و تمام تلاش ما پرداختن به درون این شخصیت ها بود.متاسفانه بعضی ها ما را متهم به سیاه نمایی می کنند که این نگاه کاملا غلط است.در فیلم ما به شدت و کرات نشانه هایی از امید و عشق و محبت و خوبی و مهربانی وجود دارد،اینکه شما دوست داری سیاهی ها و مشکلات را بیشتر ببینی مشکل فیلم نیست،مشکل این افراد است.
در ادامه این بحث آرش الیاسی مجری طرح و سرمایه گذار فیلم هم توضیح داد: این پروژه پیشنهاد آقای مصطفوی بود و ما هیچ دورنمای اقتصادی نداشتیم.دورنمای ما رسیدن به هدفمان بود و این که نشان دهیم در این قشر از جامعه انسانیت و زندگی شرافتمندانه هنوز وجود دارد و از بین نرفته است.
سرمایه گذاری در یک فیلم می تواند بازگشت مادی باشد و یا بازگشت معنوی.اساسا در فیلم هایی که به بدنه و گیشه تعلق ندارند برگشت پول و سود در رتبه دوم قرار می گیرد و هدف نخست چیز دیگری می شود.من فکر می کنم همین که در این جامعه به اندازه خودم توانستیم حرفمان را بزنیم به سود رسیده ام و خوشبختانه در اولین استارت بین المللی در جشنواره مسکو که جزو جشنواره های الف دنیاست توانست در بخش اصلی و در بین شانزده فیلم پذیرفته شده قرار بگیرد و این یعنی رسیدن به خواسته و هدف اصلی ات
در ادامه این نشست حسن روح پروری طراح صحنه و لباس این فیلم که در جشنواره کاندید دریافت سیمرغ شده بود هم گفت: فیلم نامه این فیلم بسیار دقیق و با تمام جزئیات نوشته شده بود و همین نشان می داد که نویسنده و کارگردان روی تک تک عناصر فکر کرده اند و می دانند که چه می خواهند.اساسا بر این باورم که طراح صحنه مانند یک کارگردان که با بازیگران مختلف قصه و فضا را معرفی می کند و پیش می برد،او نیز با لوکیشن های مختلف قصه را معرفی می کند.در واقع ابزار اجرایی یک طراح صحنه لوکیشن هایش است و من در انارهای نارس با فیلمنامه ای روبرو شده بودم که تنها سه لوکیشن مختصر اصلی داشت و متوجه شدم که هرآن چیزی که قرار است در صحنه خلق کنم و به بوجود بیاورم تا حس و حال مناست منتقل شود در این سه جا خلاصه می شود و برای همین شروع کردم به فکر کردن و ترکیب و فکر کردن و آنالیز که چگونه می شود در کمترین زمان ممکن این لوکیشن ها معرفی شوند
پس صحبت های روح پروری شبنم معززی دیگر بازیگر این فیلم درباره نقش خود توضیح داد که سارا برای من نقشی بود که در عین سادگی خاص بود، در فیلم نامه دکتر سارا پررنگ تر بود ولی در تدوین برای تندی ریتم یکسری از پلان ها را حذف کردند. این شخصیت را دوست داشتم چون در عین کوتاهی با توجه به این که در فیلم نامه پر رنگ بود روزنه امیدی برای انسی به شمار می رفت.
دکتر سارا را به خاطر سادگی و نزدیکی به شخصیت خودم کاملا باور کرده بودم و احساس می کنم نسبت به پزشکی که وظیفه اش را در چارچوب شغلی انجام می دهد مهربانی خاصی داشت
در پایان هم بهروز معاونیان مدیر صدابرداری این فیلم در این جلسه گفت: یکی از ویژگی های این فیلم این بود که طراحی صدا قبل از فیلمبرداری صورت گرفته بود و این گونه نبود که ما تازه سر صحنه برویم و ببینیم که چه کار می توانیم انجام بدهیم. در این فیلم سعی کردیم به یک لحن متناسب و خوب برسیم که مظلومیت طبقه کارگری که به طبقات پایین تر سقوط می کند نشان داده شود. صدا روح فیلم است و مخاطب یک فیلم در خودآگاه خود در ابتدا با صدای یک فیلم ارتباط روحی برقرار می کند.شما فیلم آواتار را که میلیاردها برایش خرج شده را با صدای بسته تماشا کنید.مطمئن باشید بیشتر از ده دقیقه نمی توانید آن را تحمل کنید.به جرات می گویم که روح فیلم صدایش است و این صداست که با بیننده ارتباط برقرار می کند
فیلم انارهای نارس (هنر و تجربه)
کارگردان: مجید رضا مصطفوی
فیلمنامه: مهدی تراب بیگی و مجید رضا مصطفوی
بازیگران: آنا نعمتی، پژمان بازغی، مهران رجبی، قطب الدین صادقی، رابعه مدنی، شبنم معززی، مجید مشیری، شیوا خسرو مهر، محمد عباسینژاد، بهاره مشیری و حامد طلانی
تهیه کننده: مجید رضا مصطفوی
مدیر فیلمبرداری: روزبه رایگا
تدوین: مجیدرضا مصطفوی
مدیر صدابرداری: بهروز معاونیان
طراح صحنه و لباس: حسن روح پروری
مدیر جلوه های ویژه میدانی: آرش آقا بیک
مدیر جلوه های ویژه بصری: فرید ناظرفصیحی
طراح گریم: مسعود عربی
جانشین تولید: امیر یمینی
مدیر تدارکات: رضا کرد
مدیر تولید: مهرزاد چلنگر
دستیار اول کارگردان: مهدی سعیدی
دستیاران کارگردان: علیرضا توکلی، محمدرضا سعیدنیا
مشاور امور رسانهای: بیتا موسوی
منشی صحنه: سمیه شهرابی
عکاس: مژده لباسچی، اشکان مهران
خلاصه داستان: آدمی که منتظر است هیچ نشانی ندارد؛ هیچ نشانه خاصی، فقط با هر صدایی بر میگردد.
انارهای نارس ( 1393 )
انسی و ذبیح شبها را در حاشیه ی شهر، در خانه ای اجاره ای خود سر می کنند و روزها در متن شهر، به شغلی بدون آتیه مشغولند، انسی از زنی سالخورده که دچار نسیان است مراقبت می کند و ذبیح در ارتفاع بلند برجهای شهر به کارگری مشغول است. این زوج جوان بی خیال از این معیشت معلق،عاشقانه در آرزوی داشتن فرزند، شب و روزشان را سر می کنند، تا اینکه...
معرفی کارگردان
مجید رضا مصطفوی متولد ۱۳۶۳ اصفهان
علاقه مندی به سینما در سال ۱۳۷۷ با شرکت در کانون فیلم اصفهان به سرپرستی زاون قوکاسیان.۴ دوره داور جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان. تدوین بیش از ۱۰۰ فیلم کوتاه و مستند. ساخت ۱۰ فیلم کوتاه و مستند و حضور در جشنواره های بین المللی و کسب جوایز. تهیه کننده و کارگردان فیلم تلویزیونی دیوار آجری (سیما فیلم /۱۳۸۷). تدوین فیلمهای سینمایی” آن سه” ،”۱۲ روز”.
تهیه کننده و کارگردان و تدوینگر فیلم سینمایی انارهای نارس
یادداشت کارگردان
می گویند انار از میوه های اصیل و بومی ایران به حساب می آید و درختی گرمسیری است که در نواحی معتدل به درخت همیشه سبز معروف است اما در نواحی خشک با زمستان های سرد و سخت به درختی لخت و خزان زده تبدیل می شود .با این حال به جز در مناطقی با زمستانهای سرد و طولانی، این درخت قابلیت سازگاری بالایی دارد.
“انارهای نارس“ محصول درک شخصی من از زمانه ی غریبی بود که در این سالها بر اغلب مردم به سختی گذشت، سالهایی طولانی مثل زمستانهای سرد و سخت و مردمی که درست مثل نهال انار آسیب پذیر و به شکلی عجیب و شگفت انگیز انعطاف پذیر بودند.
ساخت این فیلم برای من مثل این بود که بخواهی نهال نازک اناری را در یک زمین بایر و زمستانی سرد بکاری و به بار بنشانی. در فاصله ی سه سال مراجعه های مکرر به وزارت ارشاد وقت برای گرفتن مجوز راه به جایی نمی برد و گشایش فیلم به دلایلی که برایم روشن نبود با در بسته روبرو می شد. به ناچار قصه عوض می شد و به فیلمنامه ای با موقعیت و فضای دیگری ختم می شد اما باز هم خبری از مجوز نمی شد. شاید مضمون مشترک و وضعیت نسبتا مشابه شخصیتهای این فیلمنامه ها که همگی از متن به حاشیه رانده شده بودند، طلسم کار بود.
در “انارهای نارس“ هم، دغدغه ام همان مضمون فیلمنامه های نافرجام قبلی بود. زاویه دیدی جدید به طبقاتی از جامعه که در کوچه پس کوچه های شهر صدای خرد شدن استخوانهایشان زیر بار سنگین معیشت و آینده ای نافرجام، به وضوح شنیده می شد. باید این صداها، صدای این آدمها به شکلی متفاوت به تصویر کشیده شود، بدون تصاویر نخ نما و با جدایی از موج رایجی که در این سالها تحت تاثیر سبک و سیاق فیلمساز موفقی به راه افتاده است و از همه مهمتر بدون ذره ای تحقیر و توهین به این طبقه از مردم. طبقه ای که در این سالهای سردی که گذشت پایگاه ثابتی نداشتند و پیوسته امکان سقوط از جایگاه خود قرار داشتند و مثل کسانی که بر لبه ی پرتگاه ایستاده باشند در وضعیتی معلق، دستشان به جای بند نبود وگروهی که گمان می کردند با تمسک به دروغ می توان امید به زندگی آنها را بالا برده و تصویر آینده ای روشن و خیالی را برای آنها و فرزندانشان رقم زد. در حالی که واقعیت چیز دیگری بود: شاید پیش از آنکه زندگی آنها به بار بنشیند عمرشان به سر برسد و هیچگاه نوبت زندگی فرزندان آنها فرا نرسد. اما “انارهای نارس“ روایت انسانهایست که با اراده ی خود زیر بار این واقعیت محتوم نرفته و از پا نمی نشینند .آنها به بارقه های زلال امید دل میبندند و خودشان به جهان پریشان خود سامان می دهند چرا که به قول شاملو” امید کجاست تا خود جهان به قرار باز آید… هان سنجیده باش که نومیدان را معادی مقدر نیست.“
نقد و بررسی فیلم انار های نارس
“انارهای نارس راوی قصه پر غصه آدمای این سرزمینه…
انسانهایی که به خاطر سوء مدیریت و تصمیمات اشتباه در هیاهوی شعارهای رنگ آمیزی شده پوشالی سقوط کردند و صدای خرد شدن استخوان هایشان در کوچه پس کوچه های شهرمان پیچیده شده است…
اما…اما در پاییز ، باز جوانه ای سبز می زنند و قد میکشند و چشم می دوزند به روزنه تدبیر وامید که شاید برای همگان این آخرین فرصت باشد….”
فیلم سینمایی «انارهای نارس» اولین ساخته مجیدرضا مصطفوی از ۳ اسفند ماه در گروه هنر و تجربه اکران شده است.
این فیلم در جشنوارههای بین المللی فیلم مسکو و سائوپائولو حضور داشته است. فیلم «انارهای نارس» رتبه چهارم را در جدول ارزشگذاری منتقدان جشنواره بین المللی مسکو به خود اختصاص داده و توسط فدراسیون جهانی منتقدین (فیپرشی) و رسانه بین المللی هالیوود ریپورتر مورد تحسین قرار گرفته است. سرمایه گذاری این فیلم به عهده آرش الیاسی و پخش بین الملل به عهده محمد اطبایی است.
فیلم «انارهای نارس» در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو سی و دومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراح چهره پردازی و بهترین طراح صحنه و لباس در این جشنواره شد.
یادداشت اندرس نازارالا (Andrés Nazarala) نویسنده ، منتقد و فیلمساز درباره فیلم «انارهای نارس»:
“در فیلم انارهای نارس ساخته مجید رضا مصطفوی، ما نظاره گرسختی ها و مشکلات زنی هستیم که با حوادث پیش آمده پس از سانحه ای که برای همسرش اتفاق افتاده درگیر است.
در این فیلم آنا نعمتی ایفاگر نقش انسی با بازی خوب خود، بار دراماتیک و اندوه فیلمنامه را بر دوش میکشد و با مهارت کارگردان در به تصویر کشیدن تنهایی های زنان، این بازیگر فقط با حرکات صورت و نگاه ها بیان احساس نموده است.”
یادداشت آنتون فرولو (Anton Frolov) منتقد بین المللی سینما :
“«انارهای نارس» فیلمی ساده، شاعرانه و بسیار تکان دهنده و سنجیده است. مهم ترین موضوعی که من از دیدن این فیلم آموختم این است که امید و آرزو حتی اگر هم کم باشد باید همیشه وجود داشته باشد چون قابل رشد خواهد بود و مهمتر این که برای مبارزه با مشکلات در جامعه امروزی باید عاشقانه به زندگی ادامه دهی و انسان بمانی.”
حواشی «انارهای نارس» :
مجید رضا مصطفوی درباره اشاره فیلم به موضوع یارانه از صدای رییس جمهوری سابق در فیلم «انارهای نارس» در نشست خبری سی و دومین جشنواره فیلم فجر گفت:
“در این هشت سال روزهای خوبی نداشتیم و این مردم ملتی نیستند که با ۴۰ هزار تومان بخواهند شرافتشان را معامله کنند. دغدغه من فیلمسازی برای مخاطب است اما نمی توانم تلخی های جامعه را به دلیل از دست دادن مخاطب در اثرم نشان ندهم. با این مردم زندگی می کنم و نمی توانم در فیلمم بگویم که در چهار سال اخیر همه چیز خوب بوده و دروغ و بحران وجود نداشت.”
نیکیتا میخالکف، کارگردان روسی و برنده ی اسکار «انارهای نارس» را یکی از فیلم های منتخبش در جشنواره عنوان کرد.(متن کامل صحبت های نیکیتا میخالکف درباره «انارهای نارس» و بازی آنا نعمتی در این فیلم)
مجید رضا مصطفوی درباره فیلم «انارهای نارس» گفت:
“«انارهای نارس» حاصل پنج سال دوندگی من برای چند فیلمنامه بود که هیچ وقت در دولت قبلی به نتیجه نرسید و تمام آن ها در مرحله آخر مجوز ساخت نگرفتند. گرفتاری های مردم در یک مقطعی متاسفانه آن قدر زیاد بود که منم به عنوان یک شهروند تاثیر گرفتم و سعی کردم این دغدغه ها را بازتاب دهم.”
خرید حق پخش فیلم «انارهای نارس» نیز در لیست محدود فیلم های خریداری شده سال ۲۰۱۴ کمپانی kamer ton media قرار گرفته است.
آنا نعمتی درباره بازی اش در فیلم «انارهای نارس» گفت:
“همیشه دغدغه بازی در نقش های متفاوت را داشتم و جنس این فیلم ها را دوست دارم. نقشی که در این فیلم بازی کردم شاید واقعا یکی از آرزوهایم بود و فکر می کردم هیچ وقت این اتفاق نیافتد و دلم می خواست یک بار هم که شده این تجربه را داشته باشم. به خاطر فیزیک، صدا و یا صورت هیچ وقت هیچ یک از کارگردانانی که من با آن ها کار کرده بودم جسارت این که چنین نقشی را به من دهند، نداشتند. من از بازی در این نقش ترس داشتم ولی مجید مصطفوی با آرامش و اعتماد به نفس با من صحبت کرد که جرات بازی در این نقش را پیدا کردم.”
پژمان بازغی درباره بازی اش در فیلم «انارهای نارس» گفت:
“ما چندبار تست گریم برای نقش ذبیح زدیم و هربار که در آینه خودم را می دیدم حس می کردم هنوز با شخصیت ذبیح فاصله دارم از اینرو موهای سرم را تراشیدم تا به این شخصیت نزدیک تر شوم.”
قطب الدین صادقی درباره بازی اش در فیلم «انارهای نارس» گفت:
“نقش من در این اثر سینمایی کوتاه بود اما در مونتاژ هم کوتاه تر شد و اگر می دانستم اینقدر نقش من کوتاه شده اصلا بازی نمی کردم. مهم بازی نیست بلکه ریتم و ساختار کل فیلم است به نظرم این فیلم حتما باید ۱۰ تا ۱۵ دقیقه دیگر کوتاه شود تا ضرب آهنگ بهتری داشته باشد. من جاه طلبی در سینما ندارم اما دوست دارم نقش های بزرگ در کنار افراد خوش فکر باشد که اینها امتیازات کمی نیست از اینرو هر نیروی فعال و خوش فکری را ببینم با وی همکاری می کنم.”
نظر منتقدین :
سحر عصرآزاد
فیلم روایتی کند و بدون کشش از زندگی زوجی از طبقه کارگری است که بر جزئیات غیر دراماتیک زندگی روزمره آنها متمرکز شده است. در ادامه دو پاره شدن قصه و پرداختن به زندگی و مشکلات پیرزنی که دچار آلزایمر شده و زن جوان پرستاری او را بر عهده دارد، همین قصه کند و کمجان را از ریتم میاندازد.
زاون قوکاسیان
تمایز و تفاوتی که فیلم انارهای نارس با برخی دیگر از فیلم های جشنواره دارد روایت شاعرانه و گرافیکی بی نظیر فیلم و خلوص سینمایی آن است. سینمایی وابسته به لحظات ناب تصویری سکوت های طولانی معنادار و محاوره های بیان کلامی که جنبه شعری و گرافیکی فیلم را تشدید می کند به طوری که بدون شک نقش تصاویر روزبه رایگا و صداهای بهروز معاونیان را در خلق فضای اصیل فیلم را نباید فراموش کنیم.
مریم بصیری
«انارهای نارس» فیلمی است بسیار ملالآور با ریتمی کُند و بدون داستان. نه به کُما رفتن یک مرد به تنهایی ایدهی جذابی برای یک فیلم به اصطلاح سینمایی است، و نه پرستاری از یک سالمند، نه فرستادن یک پیرزن به آسایشگاه، نه آرزوی داشتن یک باغ انار و نه باردار شدن یک زن! در کنار هم گذاشتن این ایدههای جنینی و نه دراماتیک هم با تمام شاخ و برگش، سر سوزن چنگی به دل نمیزند. حتی مفهوم تمثیلی انار هم به هیچ کار فیلم نمیآید و لابد اگر ذبیح عشق باغ نارنگی داشت، حتماً عنوان فیلم میشد نارنگیهای نارس! تخم لکلک، پَر لکلک و اصلاً خود لکلک و جدوآبادش، یک بادبادک و حرفهای گلدرشت مربوط به آن، یک گهواره یا… چهقدر جذابیت دراماتیک دارند که با تکرار مدام آنها بتوان قصه که نه، شبهقصه سر هم کرد و در این وانفسای رکورد گیشه سینما، به فکر تور زدن مخاطب بود!
ساختار دراماتیک فیلم میطلبد که شخصیتهای محوری طی کنش و کشمکشی به نقطه اوج برسند؛ اما در این فیلم هیچیک از این موارد دیده نمیشود و معلوم نیست مخاطب بهخاطر کدام داستان، کارگردانی یا بازی جذاب باید روی صندلی سینما چهارمیخ شود. نه تعلیقی دیده میشود، نه تنش و نه طرح و توطئهای. حتی مثلاً اوج هنر فیلم که پرت شدن ذبیح، و بستری شدن اوست، آنقدر پتانسیل تصویری ندارد که مخاطب را به هول و ولا بیندازد، لذا او با خونسردی تمام به تصویر اسکن سر ذبیح مینگرد و کَکش هم نمیگزد!
لنگ زدن انسیه و لهجهی او هم هیچ دردی از فیلم دوا نمیکند. گویا «مصطفوی» فقط عشقش این است که ژست شیک «آنا نعمتی» را در هم بشکند و او را با گریم و لباس متفاوتی نشان دهد و بیندیشد شاهکاری خلق کرده است. اوج این شاهکار هم این است که شبهقهرمان بدون هیچ منطق عاقلانهای در پایان فیلم پیرزن را به خانهی خودش ببرد، تا به زور پایانی برای جمعبندی تصاویرش داشته باشد.
منابع
.
http://www.1ana-nemati.blogfa.com/post-480.aspx
http://www.tiwall.com/honarotajrobeh/anarhayenaras
http://www.aecinema.ir/movie/%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3/
http://tikfilm.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3/
http://www.asemooni.com/art/movie/unripe-pome-gran-ates#ixzz3mdbJRTx3