نامها در دنیای تجارت
نامها در دنیای تجارت
ترجمه از گارگین فتائی
.
1: اهمیت نامها
نامهای شرکتها و محصولات دارای ریشه های مختلفی است کمپانیهای قدیمی اغلب نامشان را از مردم می گیرند کمپانیهای اتومبیل سازی نمونه های خوبی هستند . تعدادی از کمپانیهای اتومبیل سازی نظیر فورد ، تویوتا و تاتال (برزگ ترین کمپانی اتومبیل سازی هندی ) همگی نام اشخاصی را دارند که آن کمپانی را شروع کردند سایر کمپانیها نظیر SAAB یا فیات FIAT و بی ام و BMW نامهایی ابتدائی دارند برای نمونه بی ام Bavarian Motor works. به معنی کارهای موتوری باواریا است این نام برای امروز خیلی ابتدائی است . اکثر کپانیها چنین نامهائی را انتخاب نمی کنند آنها نامهای جالب تری می خواهند زیرا می دانند که نام محصولات شرکت بسیار مهم است .
یک کمپانی چدید باید نام خود را به دقت انتخاب کند همچنین موقع نام گزاری محصولاتش هم باید به دقت فکر کند یک نام می تواند بر آنچه که مردم در باره یک شرکت یا محصولاتش فکر می کنند اثر بگزارد ممکن است آنها یک کمپانی یا محصولاتش را تنها به خاطر نامش انتحاب کنند این بدین معنی است که یک کمپانی با کالا با نام خوب نیاز چندانی به تبلیغات ندارد این می تواند برای یک کمپانی ، حسابی پول ساز باشد
2: ارتباط یک نام با یک شرکت
برخی از شرکتها خود نام خود را بر می گزینند ولی چون این امر ، تصمیم بسیار مهمی است لذا شرکتهای دیگر از افراد حرفه ای تقاضای کمک می کنند مشاغلی هستند که چنین کاری را انجام می دهند آنها در باره نام گزاری شرکتها و کالاهای جدید فکر می کنند انها در باره نامها تحقیق کرده و در خصوص اینکه مردم چه واکنش یا پاسخی خواهند داد مشاوره می دهند . اگر آن شرکت یک شرکت بین الملی است آنها فاکتورها و عامل های بین المللی را در نظر می گیرند کمپانیها می خواهند بدانند که مردم کل دنیا به نام شرکت محصولاتشان چه پاسخی خواهند داد شرکت های بین المللی ناگزیرند محتاط باشند برخی اوقات یک نام خوب در یک زبان می تواند در زبانی دیگر معنی بد یا شرم آور بدهد .
شرکتها هنگام نامگزاری، تعدادی از مسائل را در نظر می گیرند آنها نامی را می خواهند که مشتری با آن نام با شرکت یا کالاهاش ارتباط برقرار کند اگر یک کمپانی کفشهائی برای دوندگی می سازد برای نام خوب باید نامهائی که مرتبط با پا یا کفش هستند برگزیند « ماه سبز » یا « گاو وحشی » نمی توانند نامهای خوبی برای کفش باشند یک نام خوب باید به خاطر آوردنش هم آسان باشد ولی نباید خیلی عادی و معمولی باشد انتخاب نامی مثل « بهترین کفش » یا « شرکت کفش » ایده خوبی نیست این نام ها ملال آور هستند و نشان نمی دهند که آن کمپانی منحصر به فرد است
3: پاسخ احساسی به نامها
شاید مهم ترین عاملی که یک شرکت باید در نظر بگیرد احساسی است که مردم هنگام شنیدن نام شرکت دارند وقتی آنها نامی را می شنوند در باره آن چه فکری خواهند کرد ؟ وقتی شرکت آنلاین آمازون شروع به کار کرد تنها کتاب می فروخت بانی شزکت این نام را انتخاب کرد چرا که رودخانه آمازون وسیع و نیرومند است و پهناورترین رودخانه دنیا ست او می خواست شرکتش بزرگ ترین فروشنده کتاب در دنیا باشد .
یک نام خوب داستانی را بیان می کند اگر یک شرکت کفش نامی مثل « پاهای تند» را انتخاب کند این نام کار را به مشتریها توضیح می دهد یک ارتباط روشن بین کفش و مقصودش وجود دارد اما این نام خیلی معمولی است دو شرکتی که کفشهای ورزشی تولید می کنند نامهای جالب تری برای خود انتخاب کردند نایک ، طلای پیروزی یونانی Nike the Greek golden of victory و ریبوک Reebok ، حیوان بزرگ افریقائی که بسیار تند می دود این نامها داستانهای خوبی را بیان می کنند این شرکتها امیدوارند مشتریانشان هنگام خرید محصولاتشان در باره پیروزی و سرعت بیاندیشند
نامهای برخی از کالاهای الکترونیکی و تکنولوژیکی نیز نمونه های خوبی از واکنش و پاسخ به محصولات ارائه می دهند نامهای این کالاها باید مردم را به فکر در مورد علوم و تکنولوژی مدرن وادارد برای نمونه کلماتی که با ای e یا آی i شروع می شود مثل ایمیل e-mail و آیفون iPhone مردم را وادار می کند که در باره تکنولوژی بیاندیشند در زبان انگلیسی کلماتی که با ایکس x شروع یا تمام می شوند نظیر اشعهء ایکس x-ray اغلب طنین بسیار علمی یا تکنینکی دارند یک نمونه خوب از این نامها زیراکس Xerox است که طنین بسیار تکنیکی دارد اما به خاطر سپردنش هم راحت است نمونه خوب دیگر نام گوگل است این نام از کلمه گوگول googol می آید که به معنی تعداد بسیار زیاد یعنی ده بتوان صد است نام اصلی شرکت قبلاً روب Rub بود اما همزمان با رشد این شرکت مدیران تصمیم یه انتخاب نام بهتری گرفتند آنها این نام را انتخاب کردند چون طنین علمی و قدرتمند دارد امروزه گوگل یک شرکت بسیار موفق است .
سرانجام اینکه برخی اوقات کسب و کارها می خخواهند نام جدید پیدا کنند مرغ سوخاری کناکی Kentucky Fried Chicken مقدار زیادی مرغ سرخ کرده می فروشد امروزه مشتریانش از اینکه از خوردن آنها چاق شوند خیلی نگرانند و این شرکت نمی خواهد مشتریانش در باره غذاهایش جنین طرز فکری داشته باشند برای همین این شرکت تصمیم به تغییر نامش به کی اف سی KFC گرفت و می خواد مشتریان در باره مخصولاتی فکر کنند که سرخ کرده نیستند یک شرکت می تواند وقتی چیز بدی اتفاق می افتد هم نامش را تغییر دهد برای مثال در سال 1997 در فلوریدا یک هواپیما سقوط کرد و تعدادی در این سقوط مردند شرکتی که مالک این هواپیما بود یعنی valujet خواست مشتریانش این سقوط را فراموش کنند بنابراین نامش را به AirTran. تغییر داد
انتخاب و تغییر نام بخش مهمی از هر تجارتی است نامها می توانند تاثیر نیرومندی بر مشتریان بگزارند با یک پاسخ خوب از مشتری یک شرکت می تواند پول زیادی بسازد و با یک پاسخ بد پول زیادی را از دست بدهد
- شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۳ ق.ظ