تکاپو TAKAPU

ارائه مطالب گوناگون در زمینه های مختلف

تکاپو TAKAPU

ارائه مطالب گوناگون در زمینه های مختلف

۴۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

 

ترس از خداوند سرآغاز دانش است، اما حکمت و ادب را جاهلان خوار می‌شمارند.”

امثال 1:7

 

The fear of the LORD is the beginning of knowledge; but the foolish despise wisdom and discipline

Proverbs1:7

 

 

Իմաստութեան սկիզբը Տիրոջ երկիւղն է,որ բարի հանճար է բոլոր նրանց համար,ովքեր առաջնորդւում են նրանով, իսկ զգօնութեան սկիզբը բարի աստուածապաշտութիւնն է,բայց ամբարիշտներն արհամարհում են իմաստութիւնն ու խրատը

Առակած1:7

 

 

بر طبق این آیه

کسانی که ترسی از خدا ندارند و یا ترس از وی را خوار می شمارند نشانه جله و ترس از خداوند نشانه  حکمت دانشته شده است

 

قر و قاطی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

راپسدیهای مجار ، اوج مهارت و زیبایی

جمع آوری و ترجمه از گارگین فتائی

.

موسیقی فولکلوریک و محلی همواره برای همگان جذاب و دوست داشتنی و شنیدنی بوده . هر قومی سعی کرده موسیقی فولکلوریک خود را به جهانیان بشناساند و در واقع در برخی موارد شناخت دیگران از یک ملت عمدتاً از طریق و محدود به موسیقی فولکلوریک ان ملت بوده است .

این موسیقی اگر به صورت آکادمیک و علمی در بیاید و تبدیل به موسیقی هنری شده و وارد دنیای موسیقی کلاسیک گردد هم  باعث ماندگاری ابدی خود می شود و هم ارزش و زیبایی تکنیکی پیدا می کند .

در زمان حکومت شوروی  در ممالک بلوک شرق سعی زیادی شد تا موسیقی های محلی این ممالک به صورت علمی و کلاسیک در اید و آهنگسازان بزرگی به این کار همت گماشتند و  تعدادی از آهنگهای محلی این دیار را به صورت موسیقی کلاسیک در آوردند .در اروپای غربی نیز این تلاش از  چندین قرن پیش توسط آهنگسازان برجسته عملی شد .

موسیقی فولکلوریک و محلی ایران نیز یک موسیقی غنی است اما به ندرت می توان تمی از موسیقی محلی ایرانی یافت که به صورت موسیقی کلاسیک در امده باشد و در این زمینه باید تلاشهای جدی صورت گیرد .

راپسودیهای مجار ، نام چندین قطعه پیانو  از موسیقی فولکلوریک و محلی مجارستان است .

موسیقی مجارستان و بویژه موسیقی کولیهای آن دیار همیشه مورد علاقه  آهنگسازان و مردم دنیا واقع شده و نوعی جذابیت و زیبایی درشنیدن آن احساس می گردد.

فرانس لیست بزرگ ترین نوازنده پیانو در جهان است وی در قرن نوزدهم با تنظیم این قطعات بسیار مشکل هم توانست موسیقی کشور خود را کلاسیک کند و هم ساخته هایش وسیله ای شد برای هنرنمایی  ماهرترین نوازندگان و هنرمندان

 

تعریف راپسودی

راپسودی Rhapsody اصطلاحی است با ریشه یونانی به معنای آوازی گسسته و ناپیوسته که اساسا ً به عنوان شناسایی فانتزیهای آزاد با نهادی تقریبا ً رزمی قهرمانی و یا ملی عرضه گردد.

راپسودیهای مجار The Hungarian Rhapsodies مجموعه ای از نوزده قطعه پیانو مبتنی بر تمهای فولکلوریک مجاری  که فرانس لیست Franz Liszt در طی سالهی 1846 تا 1853  و سپس در 1882 و 1885 برای پیانو تنظیم نمود . وی همچنین ورژن هایی از این قطعات برای دو و سه پیانوو برای ارکستر ترتیس داد .

برخی از این راپسودی ها نسبت به سایرین معروف ترند که معروف ترین آنها راپسودی شماره 2 و سپس شماره های 6 و 10 هستند

این راپسودیها در فرم پیانویی خود برای مشکل بودنشان برجسته هستند ( لیست یک پیانیست و آهنگسازی ماهر و هنرمند بود)

لیست تعدادی از تمها را که  در مجارستان غربی یعنی در زادگاه بومی خود شنیده بود ثبت نمود و او به موسیقی فولکلوریک معتقد بود با وجود این تعدادی از آنها تن هایی بودند که توسط افراد طبقه متوسط بالا و یا اهنگسازانی نظیر جوزف کوزویتس József Kossovits نوشته شده بودند که اغلب از سوی گروههای کولی نواخته می شد .

ساختار عمده همه این راپسودی ها تحت نفوذ وربونکز verbunkos بود که شامل یک رقص مجار چند بخشی بود که هر بخش گامهای مختلفی داشت  .در محدوده این ساختار لیست دو عنصر ساختاری  اصلی  از نمونه بدیه نوازی کولی یعنی the lassan  یا آهسته و the friska یعنی تند را حفظ کرد

در عین حال لیست تعدادی از عوامل منحصر به فرد در صدای گروههای کولی بویژه معادل پیانونیی آنها را ترکیب کرد cimbalom

او به مقدار زیادی از موسیقی کولیهای مجار هم استفاده کرد

راپسودیهای شماره های 2و5و6و9و12و14 از سوی فرانس دوپلر البته با ریویژن های خود لیست برای ارکستر هم تنظیم شدند این ارکستراسوینها به عنوان کا 359 در کاتالوگ سیرل the Searle catalogue نمایان شدند اما شماره های آنها با شماره های اصلی فرق می کرد

 

تنظیم های بعدی

در 1874 لیست مجددا از این راپسودیها شش راپسودی برای دو پیانو کا 621

در 1882 او یک دوئت پیانو از راپسودی شماره 16 کا 622

در 1885 یک دوئت پیانو از راپسودی شماره 18 و 19کا 623

شماره 9 و 12 کا 379 برای پیانو ، ویولون و ویولن سل

راپسودی شماره چهارده نیز بر اساس فانتزی مجار برای پیانو و ارکستر کا 123 تنظیم شد

 

راپسودی مجار شمارهٔ ۲، در دو-دیز مینور

 دومین راپسودی از مجموعهٔ ۱۹ راپسودی مجار برای پیانو، اثر فرانتس لیست، است. به سبب شهرت قطعه، راپسودی مجار (بی ذکر شماره) هم بدان اطلاق می‌شود. اثر به سال ۱۸۴۷ میلادی تصنیف شد و به لادیسلاس تلکی پیشکش شد. در ۱۸۵۱ برای بار نخست انتشار یافت و از همان ابتدا سخت مقبول افتاد؛ از آن هنگام باز تنظیم‌های فراوانی از آن برای ارکستر، دو پیانو، چهار دست و غیره تصنیف شده‌است. از جمله لیست خود با همکاری فرانتس دوپلر تنظیمی از آن برای ارکستر ارائه داد (تصنیف ۱۸۵۷-۱۸۶۰؛ نشر ح. ۱۸۷۵) و چندین سال بعد نسخهٔ ارکستر را برای چهار دست و یک پیانو تنظیم کرد (تصنیف ۱۸۷۴؛ نشر ۱۸۷۵).[۲] این راپسودی از قطعه‌های بسیار دشوار و نمایشی‌است و نواختنش تنها برای نوازندگان چیره‌دست ممکن است. لحن‌های متضاد، پرهیجان، و بازیگوشانهٔ آن سبب شده‌است که آثار کارتونی فراوانی با تکیه بر آن آفریده شود.

قطعه از یکی درآمد پرسش‌وپاسخی هیبتمند و آرام در هشت میزان و دو بخش طولانی یکی آرام (لاسان=Lassan) و دیگری پرشور (فریسکا=Friska، میزانِ ۱۱۸ و سپس‌تر) تشکیل شده‌است. ساختار قطعه ملهم از آنِ رقص مجار چارداش است. زیربخش اختتام قطعه از میزان ۴۲۱ می‌آغازد و با ابهت به پایان می‌رسد. لیست بعدها کادنزاهایی چند برای راپسودی ۲ نوشت که بین میزان ۴۲۰ و ۴۲۱ نواخته شوند. مجموعهٔ نخست کادنزاها در سال ۱۸۸۵ برای لینا اشمالهاوزن و مجموعهٔ دوم برای تونی راب نوشته شده‌است. وانگهی فرانتس لیست از آغاز (۱۸۵۱) دست نوازندگان را در اجرا یا تصنیف کادنزا باز گذاشته بوده‌است. بسیاری از نوازندگان بزرگ دعوت لیست را لبیک گفته‌اند. از جمله سیرگئی راخمانینف و ولادیمیر هوروویتس. دومی پا را فراتر گذاشت و وردش‌های کلان‌تری در کل قطعه داد که به وردش هوررویتس شناخته‌است.

راپسودی مجار از قطعه‌های بسیار محبوب نزد کارتون‌سازان و فیلم‌سازان بوده‌است. قدیم‌ترین کاربرد قطعه در یکی کارتون کوتاهِ سیاه‌سفید از استودیوی والت‌دیزنی‌است (۱۹۲۹م) و در آن بخشی از فریسکا، در کنار قطعات دیگر از آهنگسازان دیگر نواخته می‌شود. دو کارتون کوتاه، یکی کنسرتوی گربه از مجموعهٔ تام و جری متعلق به استودیوی مترو گلدوین مایر (۱۹۴۶م)، و دیگری راپسودی خرگوش از مجموعهٔ باگز بانی متعلق به استودیوی وارنر برادرز (۱۹۴۶م)، تماماً به این قطعه پرداخته‌اند. کنسرتوی گربه به‌طور خاص چشمگیر است که در آن بخش اعظمی از قطعه (شامل لاسان و فریسکا) بی‌وقفه نواخته می‌شود. وانگهی کنسرتوی گربه جایزهٔ اسکار را برای سازندگانش در پی داشت. تقریباً یک‌دهه پیش از آن، مکس فلیشر در کارتون کوتاهی با عنوان ارکستر حیوان اجرای کاملِ تنظیمِ قطعه برای ارکستر را گنجانده بود (۱۹۳۷م).

2.↑ S.359/4؛ S.621/4. چند راپسودی مجار توسط لیست برای ارکستر تنظیم شده‌است. دست بر قضا راپسودی ۲ چهارمین راپسودی‌ای بود که برای ارکستر تنظیم شد از این رو نسخهٔ ارکستری آن با شمارهٔ ۴ شناخته‌است. نسخهٔ چهاردستی هم که از روی نسخهٔ ارکستر تنظیم شده‌است شمارهٔ ۴ می‌دارد. تفاوت دیگر نسخهٔ ارکستری این است که در گام ر مینور است.

 

 

 

در باره فرانس لیست

فرانتس لیست (زادهٔ ۲۲ اکتبر ۱۸۱۱ درگذشت ۳۱ ژوئیه ۱۸۸۶) (به آلمانی: Franz Liszt) از بزرگ‌ترین آهنگسازان دوره رمانتیک است.

در ۱۸۱۱ در دهکده کوچکی به نام دوبوریان نزدیک شوپرون در مجارستان که امروزه محل شهر رایدینگ در اتریش کنونی است به دنیا آمد. پدر و پدر بزرگ فرانتس لیست مباشر املاک دربار کنت استرهازی و هر دو نوازنده بودند. پدر بزرگ، پیانو، ویلن و ارگ می‌زد، و پدر علاوه بر پیانو نوازندهٔ ویولنسل و گیتار نیز بود.

لیست نوازندگی پیانو را از هفت سالگی نزد پدر آموخت و از هشت سالگی در جشن‌ها و مهمانی‌های محلی هنرنمایی می‌کرد. با همین هنرنمایی‌ها بود که تنی چند از متمولان زادگاهش برآن شدند تا هزینهٔ آموزش موسیقی کودک با استعداد را در وین تأمین کنند.

فرانتس لیست در نوجوانی پدرش را از دست می‌دهد درنتیجه برای فراهم کردن هزینهٔ زندگی خود و مادرش معلم پیانو شد. پس از مدتی دلباختهٔ یکی از شاگردانش به نام کارولین دو سن کری شد پدر او وزیر شارل دهم پادشاه فرانسه بود. و او به دلیل گستاخی از خانهٔ رانده شد. لیست به دلیل پریشانی به مذهب رو آورد، اما با وجودی که مدارج لازم برای رسیدن به مقام کشیشی را تا کسب عنوان «آبه لیست» طی کرد، اما این راه را ادامه نداد.

وی پس از ناامیدی از کارولین دو سن کری با کنتس داگو، نویسندهٔ فرانسوی که آثارش را به نام دانیل استرن منتشر می‌کرد، طرح دوستی ریخت. آشنایی‌اش با فلیسیته دولامینه، کشیش آزاداندیش و فیلسوف مشرب فرانسوی هم تقریبأ در همین دوره رخ داد. تأثیر این دو تن بر لیست دورهٔ تازه‌ای از خلاقیت او را با بیست و پنج قطعهٔ کوتاه اما غنی پیانو به نام «سال‌های زیارت» شکوفا کرد.

«سال‌های زیارت» حاصل مشاهدات لیست در سفر به سوییس و ایتالیا همراه با کنتس داگو است که شوهر خود را ترک کرد تا زندگی تازه‌ای را در کنار لیست آغاز کند.

در این قطعات که در قالب یادداشت‌های روزانه طرح ریزی شده، لیست به جنبه‌های مختلف سفر می‌پردازد و با دیدن زیبایی‌های طبیعی و بناهای تاریخی، گاه با لحنی توصیفی و گاه شاعرانه و مذهبی احساسات پرشورش را دربارهٔ توفان، چشمه‌های جوشان، ناقوس ژنو، درد وطن، راه رفتن قدیس‌ها بر روی آب و تأملاتی در بارهٔ شخصیت‌های تاریخی مانند ویلهلم تل، دانته و پترارک به زبان موسیقی بیان می‌کند.

زندگی در کنار کنتس داگو که شش سال از لیست بزرگ‌تر بود تقریبأ همین مدت به درازا کشید و سه فرزند از آن‌ها به دنیا آمد که جز کوزیما دو تن دیگر در جوانی در اثر سل درگذشتند.

بازگشت لیست به صحنه کنسرت و سفرهای بی‌شمارش به گوشه و کنار اروپا و شایعاتی که در اطراف دیدار و مجالستش با زنان جوان از جمله ماری دوپلسی معشوقهٔ آلکساندر دومای پسر و الهام بخش او در مادام کاملیا بر سر زبان‌ها افتاده بود، به سردی روابط کنتس و در نهایت جدایی‌اش از لیست و رو آوردنش به نوشتن کتاب‌های تاریخی و فلسفی انجامید.

در این زمان لیست به هر جا که پا می‌گذاشت با استقبال رو به رو می‌شد، به حریم شاهان راه می‌یافت و نشان و مدال افتخار کسب می‌کرد. در روسیه هنگام اجرای کنسرت در کی‌یف با یکی دیگر از زن‌های زندگی اش شاهزاده کارولین سین ویتگنشتاین آشنا شد و بعد از سفر به کشورهای حوزه بالکان و ترکیه برای اقامت زمستانی نزد شاهزاده ویتگنشتاین برگشت.

فرانتس لیست در این زمان نزدیک به سی سال داشت و در اوج مهارت نوازندگی اش قرار داشت، او در تاریخ موسیقی کلاسیک نخستین هنرمندی است که جرأت کرد کنسرت کامل با ساز تنها برگزار کند و محبوبیتی در حد ستارگان موسیقی پاپ و راک امروزی را در قرن نوزدهم تجربه کند.

فرانتس لیست با نوآوری‌ها و با نواختن آثار خودش در کنار آثار باخ، اسکارلاتی، موتسارت، بتهوون، شوپن، شوبرت وشومان، و سرودها و آوازهای ملی و محلی هر سرزمین که به آن پا می‌گذاشت، مخاطبانش را مسحور و زنان و دختران جوان را چنان از خود بی‌خود می‌کرد که هاینریش هاینه، شاعر نامدار آلمانی در مجموعه گزارش‌هایی که زیر عنوان موسیقی روز برای روزنامه‌ها می‌نوشت، اصطلاح مشهور «جنون لیست» (به آلمانی: Lisztomania)‏ را در مورد او و کنسرت‌هایش بکار می‌برد.

لیست در سال‌های آغاز فعالیتش گزیده‌کار بود و تنها شاگردانی را که رگه استعدادی در آن‌ها تشخیص می‌داد می‌پذیرفت. اما در واپسین سال‌های زندگی که به آرامش و ثروت رسیده بود درِ خانه‌اش به روی همه باز بود و به کودک، پیر و جوان آموزش رایگان می‌داد.

لیست آخرین سال‌های زندگی‌اش را در وایمار و در کنار کوزیما و واگنر گذراند و از آن‌ها حمایت کرد.

در این زمان بسیاری از شاگردان لیست به عنوان نوازنده، آهنگساز و رهبر ارکستر وارد صحنه شده بودند و درِ خانه او بیش از پیش به روی هنردوستان و شاگردان بی‌شمارش باز بود. شاگردانی که بسیاری از آن‌ها را یک بار هانس فون بولو شوهر اول کوزیما از سر خشم به علف‌های هرز باغچه تشبیه کرده بود. اما لیست به این انتقادها بی توجه بود و می‌گفت به همهٔ شاگردانش افتخار می‌کند. شاگردانی که از میانشان آهنگسازانی چون، ژرژ بیزه، کامی سن سان، بدریش اسمتانا، ایزاک آلبنتیز و... برخاستند.

فرانتس لیست را بزرگ‌ترین نوازندهٔ پیانوی دوران خود و بلکه همه دوران‌ها خوانده‌اند. بعضی منتقدان در تاریخ موسیقی کلاسیک چنین مقامی را به آهنگسازان دیگری مانند شوپن و راخمانیف هم بخشیده‌اند، اما این دسته از هنرمندان تنها نوازندهٔ آثار خود بوده‌اند و برای اجرا در مجامع عمومی بسیار کم ظاهر می‌شدند، علاوه بر این شوپن خود به برتری نوازندگی لیست اعتراف کرده و گفته‌است که آرزو داشته کارهایش را بتواند به خوبی لیست بنوازد. برامس یکی دیگر از ستایشگران لیست معتقد بود کسی که هنر نوازندگی او را ندیده باشد چیزی از نوازندگی پیانو نمی‌داند.

لیست در ۱۸۳۰ در بیست و یک سالگی در کنسرتی که ویولون‌نواز ایتالیایی، نیکولو پاگانینی برای کمک به قربانیان وبا در پاریس برگزار کرده بود شرکت کرد و به شدت تحت تأثیر مهارت نوازندگی او قرار گرفت و تصمیم گرفت که در آهنگسازی و نوازندگی راه پاگانینی را دنبال کند. در نتیجه دو سال بعد لیست در فن نواختن پیانو به مقام و نیروی مسحور کننده پاگانینی رسید. در این دوره بود که شهرت نوازندگی او در سرتاسر اروپا پیچیده بود.

عوامل گوناکونی مشخص کننده سبک کار لیست اند که از همه مهم‌تر تأثیرات موسیقی ملی مجار بر نغمه‌ها و هارمونی آثار او است. عامل مهم دیگر نفوذ چشمگیر ادبیات رمانتیک فرانسه در اندیشه‌های لیست بویژه آثار توصیفی و برنامه‌ای بود که در آخر فرم پوئم سمفونی را بنیان گذاشت.

چنانکه پیشتر اشاره شد، لیست پس از حضور در کنسرتهای پاگانینی به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و بر آن شد تا راهی را که پاگانینی در عرصهٔ ویولن پیموده در عرصهٔ پیانو بپیماید و پیانو را تبدیل به سازی کاملاً ویرچوئوسیک کند. از این رو دست به تمرینهای سنگین و آزمایشهای گوناگون با پیانو زد تا ظرفیت‌های صوتی آن را کشف کند. وی در این راه تکنیکهای منحصر به‌فردی در نوازندگی پیانو ابداع کرد و آن را به سطح جدیدی ارتقاء داد. نتیجهٔ این آزمایشها و ابداعات در اتودهای متعالی و تا حدی دراتودهای پاگانینی قابل رؤیت است. از جمله علاقه‌های لیست تقلید اصوات سازهای دیگر توسط پیانو بود. نمونه‌ای از این تقلیدها را می‌توان در راپسودیهای مجار یا قطعاتی مثل «لاکامپانلا» مشاهده کرد. به طور خلاصه او بار صوتی‌ای بر دوش پیانو گذاشت که تا پیش او بی‌سابقه بود.

لیست همچنین قدرتی شگفت‌انگیز در آوانویسی (transcription) و برگرداندن قطعات از ارکستر به پیانو داشت. به طوری که بعضی به او لقب «گرامافون قرن نوزدهم» داده‌اند. هنر لیست در این بود که قطعه‌ای را که برای ارکستری با صد ساز نوشته‌شده بود به گونه‌ای به پیانو برمی‌گرداند که ذره‌ای از تأثیرگذاری موسیقیایی قطعه کاسته‌نمی‌شد و تمام زیر و بمها و نکات ظریف آن در برگردان پیانویی حفظ می‌شد.. لیست از جمله تمام سمفونی‌های بتهوون، سمفونی فانتاستیک برلیوز اپراهایی از واگنر و بسیاری از آوازهای شوبرت را برای پیانو آوانویسی کرد. بدیهی است که او در این کار از قابلیت اعجاب‌آور نوازندگی خویش بهره‌ٔ بسیار می‌گرفت به طوری که نواختن بعضی از برگردانهای او تنها در حد توان پیانیستهای حرفه‌ای است.

علاوه بر آوانویسی‌هایی که لیست مستقیماً از کارهای ارکسترایی می‌کرد گاه قطعاتی هم برای پیانو ملهم از قطعه‌ای ارکسترایی/یا قطعه‌ای برای ساز دیگر می‌نوشت و در آنها بعضاً هنر نوازندگی خود را هم به رخ می‌کشید. از جمله مهم‌ترین این قطعات اتودهای شش‌گانهٔ پاگانینی‌است که بر اساس کاپریسها و کنسرتوهای ویولون پاگانینی‌است. نواختن این قطعات بسیار مشکل است و در هرکدام از آنها به تکنیکهای خاصی پرداخته شده‌است. این تکنیکهای گوناگون که تا یپش از لیست در پیانو بی‌سابقه بودند جسته و گریخته در آثار دیگر وی (شاید به نحوی ساده‌تر) هم ظاهر می‌شوند. برای نمونه تکنیکی که در خطهای چهارم و پنجم نمونهٔ آوانویسی سمفونی ۵ بتهوون (تصویر) به کار رفته‌است و مبتنی بر حرکت سریع و نوسانی دست راست است به طور کامل در اتود «لاکامپانلا» به آن پرداخته شده‌است.

لیست همواره در موسیقی کاوشگر عرصه‌های ناشناخته بود. تا حدی که قطعاتی که در دورهٔ آخر عمر به هنگام اقامت در وایمر نوشته‌است به طرز باورنکردنیی مدرن می‌نمایند. بسیاری از موسیقیدانان و آهنگسازان بزرگ چون چایکوفسکی، دبوسی، راول و واگنر از فراورده‌های آزمایشگاه موسیقیایی لیست بهره گرفته و توشه اندوخته‌اند.

لازم به توضیح است که اهمیت لیست به عنوان آهنگساز (در مقابل نوازنده) پس از مرگ وی بسیار بالاتر رفت. او در زمان حیات بیشتر شهرتش به عنوان یک نوازندهٔ استثنایی بود.

 

مهم‌ترین آثار ارکستری:

یک سمفونی فاوست

دانته

پوئم سمفونی‌های تاسو

ارفه

هاملت

مازپا

آنچه در کوه شنیده می‌شود

لو پرلود

و پرمتئوس

آثار مهم پیانویی که اغلب جنبه توصیفی دارند عبارت‌اند ازسالهای زیارت

شیطان

والس

آلبوم یک مسافر

سونته دل پترارکا

سونات سی مینور

آب بازیهای ویلای استه

کنسرتو پیانو شماره ۲ و ۱

راپسودی‌های مجار

.

منابع

Walker, Alan, Franz Liszt: Volume 1, The Virtuoso Years: 1811-1847 (New York, Alfred A. Knopf, 1983). ISBN 0-394-52540-X

Sony Classical Records, Horowitz Plays Rachmaninov and Liszt (Sony Music Entertainment (France) Inc., 2003). SMK90447 0904472001

1.^ Walker, Virtuoso, 341.

2.^ Walker, Virtuoso, 335-6.

http://www.aftabir.com/articles/do_search.php?q=%D8%B1%D8%A7%D9%BE%D8%B3%D9%88%D8%AF%DB%8C

C:\Users\US\Desktop\New folder (4)\,klo\Hungarian Rhapsodies - Wikipedia, the free encyclopedia.htm

ویکیپدیای فارسی

 

 

 

بیخبر

عطار

 

 ای ز جانت بیخبر این روزگارت بگذرد

 هم دو روز عمر به سرعت از کنارت بگذرد

 می دهی وعده به خود با این فریبی خویشتن

 چون نمی دانی چه زود قول و قرارت بگذرد

این مگو امروز به فردا بعد فردا دیگری

 تا به خود آیی دگر روز فرارت بگذرد

 در جوانی گر نگیری دست هر افتاده ای

 کن یقین چون پیر گشتی حال زارت بگذرد

 گر بکاری بذر نیکی گل دهد در زندگی

 ورندانی قدر آن در پای خارت بگذرد

 می شوی مغرور چندین روز داری منصبی

 می رسد این روز به آخر کار و بارت بگذرد

 گر شوی سلطان سازی دور خود صد جان فدا

 چون بیاید جان ستان از صد هزارت بگذرد

 ای امان تکیه مکن بر این و آن در زندگی

 چون که روز حشر شد بی دوست و یارت بگذرد

 

فقط آدم

 

اکثر آدمها،

 فقط آدم هستند !

نه بیشتر و نه کمتر...

اگر کمتر از آنچیزى که هستند نگاهشان کنى،

 آنها را شکسته اى...

و اگر بیشتر از آنى که هستند حسابشان کنى،

 آنها تو را مى شکنند...

مواظب گرماى وجودتان باشید تا،

 کارى را که زمستان با زمین مى کند،

 آدمها،

 با وجودتان نکنند...

 

 

 

 

داستان ادیسون و مادرش

 

ادیسون به خانه بازگشت یادداشتی به مادرش داد ،

 گفت : این را آموزگارم داد ، گفت فقط مادرت بخواند.

مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند:

فرزند شما یک نابغه است واین مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید...

سالها گذشت مادرش از دنیا رفته بود ، روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در گنجه خانه خاطراتش را مرور میکرد برگه ای در میان شکاف دیوار اورا کنجکاو کرد آن را دراورده و خواند،

 نوشته بود : کودک شما کودن است از فردا اورا به مدرسه راه نمی دهیم، ادیسون ساعتها گریست...

ودر خاطراتش نوشت :

توماس آلوا ادیسون

 کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد ...!

تقدیم با عشق ... به همه مادران آسمانی این دنیای خاکی...

آدمیزادست دیگر دوست دارد دق کند

 

 

 

آدمیزادست دیگر دوست دارد دق کند

گاه گاهی گوشه ای بنشیند و هق هق کند

با خودش خلوت کند از دست بی کس بودنش

هی شکایت از خودش از خلق و از خالق کن

من شدم این روز ها خورشید سرگردان که حیف

در پی ات باید مکرر مغرب و مشرق کند

آنقدر با چشم هایت دلبری کردی که شیخ

جرات این را ندارد صحبت از منطق کند

حد بی انصاف بودن را رعایت کن برو

ماندن تو می تواند شهر را عاشق کند

کاش می شد کنج دنجی را شبی پیدا کنم

آدمیزادست دیگر دوست دارد دق کند

 

 

 

http://www.cloob.com/c/karvanesher/115207580/%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF_%D8%A7%D8%B3%D8%AA_%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%8C_%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D8%AF%D9%82_%DA%A9%D9%86%D8%AF_%DA%AF%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C_%DA%AF%D9%88%D8%B4%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C

زخم

گارگین فتائی

.

زخم

گارگین فتائی

.

آدم بوق و پخمه

افتاده توی دخمه

هر کی اونو می بینه

ازش می گیره کینه

حقیر و بی پناهه

اومدنش گناهه

زخمه دل شکستش

پرپره روح خستش

حقارتا کشیده

خس تنشو جویده

زدست مردم پست

افتاده توی بن بست

بخاود بره به خونش

باز می کنن دیوونش

الاغ های کوچه

ور می دارن کمونچه

واسهء اهل محل

شده عذاب و مَثَل

دختر کم سوادی

بهش میگه جوادی

بدون اگه بمیره

هیچ کی دلش نگیره

این قصه سر دراز دارد

گارگین فتائی

.

هر شیب بسی فراز دارد

این قصه سر دراز دارد

دهرت ز امید باز دارد

این قصه سر دراز دارد

پس کی بتوان از آن رهیدن

اجبار بُوَد به تن کشیدن

گو کیست کزان حواز دارد

این قصه سر دراز دارد

چون بینش خوش دهی بر این فکر

تا خنده بر آید از دل بکر

گو بخت بدش نیاز دارد

این قصه سر دراز دارد

ای رب تو بگو چرا که تدبیر

شیرین عمر کرد تحقیر

این غصه صدای ساز دارد

این قصه سر دراز دارد

عاجز بشدم سرآخر از این

مقصود فلک چه باشد از کین

شاید که هزار راز دارد

این قصه سر دراز دارد

افسوس که شد بخت نکو سر

یک لحظه بیاید و زند پر

از چهرهء نیک باز دارد

این قصه صر دراز دارد

جون به لب

گارگین فتائی

.

غم تو دلم لمیده

جون به لبم رسیده

پیکر من پکیده

جون به لبم رسیده

زندگی مزخرف

تحقیر و نفرت و بغض

شیونمو کشیده

جون به لبم رسیده

هر جا میرم همیشه

حس می کنم کم هستم

پیکر من خمیده

جون به لبم رسیده

یاس اومده به جونم

روز خوشی ندیدم

عشق دلم پریده

جون به لبم رسیده

خسته ام از همه چیز

گرمی دل ندارم

مرگ ، منو خریده

جون به لبم رسیده

هرروز بدتر از قبل

زشت و سیاه و تاریک

شادی ازم جهیده

جون به لبم رسیده