تکاپو TAKAPU

ارائه مطالب گوناگون در زمینه های مختلف

تکاپو TAKAPU

ارائه مطالب گوناگون در زمینه های مختلف

۲۴۸ مطلب توسط «گارگین فتائی» ثبت شده است

ظاهر و شخصت : تئوری تیپ بدنی و خلق و خوی شلدون

ترجمه گارگین فتائی

.

در دهه 1940 ویلیام شلدون William Sheldon (1898-1977که یک  روان شناس آمریکایی بود یک تئوری ارائه داد که بر اساس آن تیپ های بدنی خاص با مشخصه های شخصیتی خاص  مشترکند.  برای مطالعه بدن انسان دکتر شلدون چهار هزار عکس از مردان کالج  را از جلو ، عقب و  پهلو بررسی کرد . با بررسی دقیق این عکسها او تعیین کرد که سه مولفه اساسی از شکل فیزیکی وجود دارد . وقتی این سه مولفه با هم به صورت ترکیبات مختلف  در هم می آمیزند نتیجه آن مجموعه ای از هفت تیپ بدنی است .

شلدون بر روی روشی برای اندازه گیری این سه مولفه از  شکل فیزیکی کار کرده  و آنها را به صورت عددی بیان کرد نتیجتاً هر بدن انسانی می توانست بر حسب این اعداد   توصیف شود  و هنگام طبقه بندی یک تیپ بدنی شخصی ، دو مشاهده گر مستقل می توانستند به نتایج بسیار مشابهی برسند  . شلدون این سه مولفه اساسی را اندومورفی endomorphy  مزومورفی   mesomorphy و اکتومورفی  ectomorphy نامید . او یک نمودار مثلثی کشید که منتهی الیه های تفاوت تیپهای  بدنی را مطرح می کرد .

اندومورفی Endomorphy بر شکم و سیستم هاضمه متمرکز است مزومورفی بر ماهیچه ها وسیستم  گردش خون تمرکز دارد و اکتوموذرفی Ectomorphy  بر مغز و سیستم عصبی مرتبط است .

هر شخصی همه این سه موئلفه ها را  در ترکیب فیزیکی خود دارد ولیکن همان طور که ما دارای سیستم گوارشی ، گردش خون و عصبی هستیم آیا   هیچ کس اندومورفیک بدون هیچ درجه ای از مزورمورفیک و اکتومورفیک نیست؟ شلدون دریافت که در کل  شخصی با ماهیجه های بزرگ با کسی که ماهیچه های نازکی داشت و همچنین شخصی که پهن و گرد بود   کاملاً مشترک بودند . شلدون مقیاسی  برای ارزیابی  اینکه وسعت این موئلفه ها در اشخاص چه میزان است بوجود آورد که از یک تا هفت ردیف داشت . شماره یک ،  نشانه ء حد اقل درجه و شماره هفت،   نشانه ء حد اکثر بود .

طبقه بندی تیپ های بدنی هدف نهایی شلدون.  نبود او می خواست این سوال قدیمی را که آیا تیپ بدنی ما به رفتارمان مرتبط است را حل کند به کوتاه سخن او می خواست ارتباط بین جسم و بدن با خلق و خو را  کشف کند .

شلدون از خلق و خو برای مراجعه به شخصیت و ساختار احساسی -   طرز خوردن وخوابیدن افراد ، خنده و گریه و  صحبت کردن و قدم زدن استفاده کرد  . سیستم شلدون  برای تعیین مولفه های اساسی رفتار بسیار شبیه به موردی بود که برای تعیین تیپ های بدنی مورد استفاده قرار می گرفت . او مصاحبه های عمیقی از چند صد نفر برای یافتن ویژگیهایی که بتواند  در توصیف مولفه های اساسی رفتار استفاده کند به عمل آورد   .او سه مولفه را یافته و مشابه همتایان فیزیکشان آنها را ادوتونیا  endotonia  مزوتونیا mesotonia  و اکتوتونیا ectotonia   نامید .

ادوتونیا به نظر می آید  در شیفتگی به راحتی  ، آسایش ، غذا و مردم باشد  . مزوتونیا با  جسارت و شیفتگی به عمل مرتبط   است  و اکتوتونیا هم بر حریم شخصی ، خویشتن داری و توسعه عالی از خودآگاهی تمرکز دارد .

همانند خصوصیات فیزیکی ، شلدون  برای این خصوصیات شخصیتی نیز روش درجه بندی عددی  خلق نمود  سیستم او مبتنی بر فهرستی از شصت شخصیت بود . این منتهی الیه ها می تواند بر روی نمودار مثلثی هم طرح شود  . 7-1-1 شخصی  بی نهایت اندوتونیک  1-7-1 شخصی بی نهایت مزوتونیک و  1-1-7 شخصی بی نهایت اکتوتونیک است.

 

چنانکه اصطلاح شناسی وی بر آن دلالت دارد،  شلدون بین تیپ بدنی اکتومورفیک و خلق و خوی اکتومورفیک ، بین تیپ بدنی مزومورفیک و خلق و خوی مزومورفیک و بین تیپ بدنی اندومورفیک و شخصیت اندومورفیک  یک همخوانی و مطابقت قوی یافت . اما چنانچه تیپ بدنی شخصی همه این موئلفه ها را داشته باشد بنابراین یک خلق و خوی شخصی نیز  ارائه می دهد .

 

 

body types

تیپ بدنی

 

 

 

Temperament

خلق و خو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وراثت  در برابر محیط NATURE VS NURTURE

ترجمه از گارگین فتائی

.

بحث در باره محیط و وراثت مربوط به اهمیت  ویژگیهایی که یک فرد با آن متولد می شود ( وراثت ) در  برابر ویژگیهای حاصل از تجربه ( محیط )  می باشد .  دانشمندان زیادی احساس می کنند که تمایز بین طبیعت و محیط به علت اکتشافات اخیر در علم ژّنتیک بیش از این مفید نخواهد بود با این وجود بحث طبیعت علیه محیط در بین عوام همچنان کاملاً رایج  است .

بر اساس یک نظر افراطی برخی از فلاسفه زمانی معتقد بودند که همه بچه ها به یک شکل متولد شده و همه ویژگیهای رفتاری در طی زندگی توسعه می یابند ولیکن این عقیده در دوران معاصر جدی گرفته نمی شود.  عقیده افراطی مخالف این است که محیط هیچ نقشی در رفتار شخص ایفا نمی کند این عقیده  هم قابل قبول نیست .

یک تغییر عمده در بحث وراثت در برابر محیط تعریف محیط بوده است . در یک زمان  ، مفهوم محیط به تاثیر  محیط خانه مخصوصاً  مادر ارجاع  داشت  ولیکن در دوران اخیر  محیط به چیزهای عمومی تر محیط اطراف ارجاع دارد و ممکن است مدرسه یا دوستان یا تاثیرات فرهنگی نظیر تلویزیون  را در بر گیرد .

مساله بقرنج دیگر در موضوع وراثت علیه محیط  تعریف وراثت است . ژنها اشکارا هم در ویژگیهای فیزیکی و هم در ویژگیهای رفتاری نفوذ دارند اما ژنها خودشان تحت نفوذ تغییرات در بدن هستند.  این امر می تواند از طریق دیدن  ویژگی فیزیکی مثل قد نشان داده شود . یک کودک می تواند والدین بلند قد و ژنهای برای قد متوسط به بالا  داشته باشد اما قد آن بچه بدون تغذیه مناسب نمی تواند کاملاً رشد کند به همان نحو ژنها برای ویژگیهای اخلاقی تحت نفوذ محیط فیزیکی هم قبل و هم بعد از تولد هستند .

یک روش برای بررسی  به توزیع نسبی ژنها و محیط مطالعه دوقولوها ست چندین نوع مختلف از مطالعات  دوقوقوها وجود دارد برخی از آنها دوقولوهای همزادی identical twins را در بر میگیرند که در خانه های متفاوت بزرگ شده اند.  این دوقولوها ژنهای مشابه دارند بنابراین این نوع مطالعه باید در جدایی نفوذ وراثت و محیط بسیار موثر باشد ولیکن در این نوع از مطالعات  برخی از مشکلات وجود دارد در اینکه تعداد زیادی از افراد   را در بر میگیرد برای مطالعات  ارجح است اما  این نوع از مطالعات دوقولوها  درست نبوده است.  مشکل دیگر در مورد مظالعات دوقولوهای همسان این است  که این دوقولوها برخی اوقات در محیط هایی بزرگ شدها ند که بسیار شبیه به هم هستند . مطالعات زیادی نشان داده است که دوقولوهای همسان دارای هوش مشابه هستند حتی وقتی به طور جداگانه بزرگ می شوند اگر هر دو ی آنها از سوی خانواده هایی با درآمد و سطح آموزشی  مشابه رشد بیابند نقش  عامل ژنتیک  کمرنگ تر خواهد شد .

روش دیگر مطالعه دوقولوها توسط دانشمندان بررسی دوقولوهای طبیعی  fraternal twins هست اینها دوقولوهای  همزاد  یا همسان نیستند و برادر  و خواهرهستند  . آنها تنها در نصف ژنها با هم سهیمند اما چون هم سن بوده و در یک خانه بزرگ می شوند لذا مطالعه در باره تفاوتهایشان اطلاعات  مهمی درمورد نفوذ ژنها را مقرر می دارد ولیکن این نوع از مطالعات جنبه های مهم فردی را  به طور کوچک اما به ظرز باقوه از دست خواهد داد حوادثی نظیر بیماری ، در معرض مواد شیمیایی قرار گرفتن یا تجارب در مدرسه یا نقاطی که در آنجا دوقولوها با هم نیستند ممکن است کاملاً بر رفتار  تاثیر بگزارد طوری که مطالعه صورت نگیرد .

 به خاطر سپردن این که ارتباط بین ژنها و محیط بی نهایت پیچیده است مهم است وقتی دانشمندان می گویند که یک ویژگی به طور قوی ژنتیکی و ارثی است آنها در مورد جمعیت ها صحبت می کنند آنها ممکن است اهمیت ژنها را با درصدها توصیف کنند . برای نمونه از طریق گفتن اینکه شخصیت شصت آنها درصد ارثی است با این وجود نتیجه گیری در مورد  اینکه شصت درصد از شخصیتشان  از ژنها می آید  ممکن نخوهد بود . برای هر فردی عوامل محیطی می تواند به طرز نیرومندی بر شخصیت و رفتارش اثر بگزارد .

 

 

 

 

 

لئوناردو

ترجمه گارگین فتائی

.

در زمان خودش ، این ایتالیایی مشهور قرن شانزدهمی  تنها با نام خودش معروف بود . امروزه  هم او همچنان با نام کوچک شناخته می شود اما حالا نقش های مختلفی از قبیل زیست شناس ، گیاه شناس ، مخترع ، مهندس ، استراتژیست ، محقق و هنرمند به ذهن تداعی می کند .

سربازان ونیزی قرن شانزدهمی لئوناردو را به عنوان یک استراتژیست نظامی می شناختند . وقتی ناوگان ترکی به کشورشان حمله ور شد لئونداردو پیشنهاد شگفت انگیز حملات زیردریا برای طغیان سرزمینی که ارتش ترکی ناگزیر به عبور از آنجا بود را داد . مهندسین او را به عنوان مردی می شناسند که کانالهای جدیدی برای شهر میلان حفر نمود . دانشمندان نه تنها او را به خاطر نقاشی های کالبدشکافی دقیق بلکه به خاطر کشف سفت شدگی شریانهایی که می توانست  سبب مرگ شود مورد تمجید قرار می دهند .  برای   دربار سلطنتی میلان لئوناردو هنرمندی بود که چهره های موثر می کشید ، تندیس یادبود خانه سفروزا house of Sforza   را  می ساخت  و در عین حال  بر روی نقاشی دیواری شام آخر کار می کرد .

لئوناردو یک انحنای سه بعدی در کل طبعیت  - جریان آب ، حرکات حیوانات و پرواز پرندگان را  دید.  ما امروز همان  انحنا را در شکل حلزونی و مارپیچی دی انی ای مشاهده می کنیم . لئوناذدو تئوری موج wave theory: را اختراع کرد او دید که خمدیگی دانه  مثل باد  از آن عبور می کند و  امواج آب از یک سنگ داخل آن می ریزد که همان رخدادهای علمی بودند . برای او دیدن این موج در صدا و نور به سادگی دیدن آن در مزارع و جوی ها بود .  ریاضیات آن روز نمی توانست همه این تئوریها را توضیح دهد  اما دانشمندان قرن بیستم آنچه را که لئوناردو می شناخت و در باره آنها حرف می زد به دنیا نشان دادند .

لئوناردو به وضوح  می دید که قدرت طبیعت می تواند  مخرب و قدرت انسان می تواند نجات دهنده باشد در عین حال او اتحاد نگهدارنده همه اجزاء زندگی با هم را دید اتحاد و یگانگی که می توانست در هنر وی بیان شود.

لئوناردو سالهای اولیه زندگیش را صرف بازی در مزارع ، نقاشی از حیوانات و گیاهان و کشیدن  مینیاتور از برجها و پلهای در عرض رودخانه ها کرد  . وقتی لئوناردو برای زندگی با پدرش به فلورانس نقل مکان کرد او زندگی دور آهسته روستایی را با یک زندگی با دور تند شهری عوض کرد . از آنجایی که والدینش ازدواج نکرده بودند ، تعدادی از فرصتهای شغلی برای او موجود نبود.  او نمی توانست  یک تاجر ، بانکدار یا صنعتگر ماهر شود . برای لئوناردو حضور در یک دانشگاه محلی آسان تر از یاد گیری یک صنعت نبود.  گزینه  های معین تنها سرباز شدن یا پیوستن به روحانیت بود . لئوناردو نمی خواست در آینده نه در کلیسا باشد و نه در ارتش . برای تصمیم در باره اینکه لئوناردو می تواند بهتر نقاشی کند و یا مارش نظامی برود یا دعا کند پدرش او را نزد یک هنرمند بزرگ  آندره آ دل وروچیو Andrea del Verrocchio  گذاشت

مغازه وروچیو برای همه نوع مشتری کار می کرد از قبیل اتحادیه های تجاری و کلیساها  و آنها برای افراد هم کار می کردند . با زندگی در خانه وروچیو و کار در مغازه اش،  لئوناردو صحبت هایی  در باره تئوریهای علمی و جغرافیایی می شنید در عین اینکه مهارت هایی مثل مدلینگ ، نقاشی و پیکر تراشی را می آموخت . شاید مهم تر از همه تنوع وسایلی بود که لئوناردو ساختن آنها را یاد گرفت که از میان آنها می تواند آلات موسیقی ، وسایل رهیابی و جراحی را نام برد . کار کردن با وروچیو مثل رفتن به سه مدرسه بود یک مدرسه هنر ، یک اتنستیتوی فنی و یک کالج علوم نظری .

لئوناردو خوش چهره ، باهوش ، سخاوتمند و   زبردست و دو دست توان ( قادر به استفاده از هر دو دست ) بود . زندگی وی سه دوره مجزا داشت دوران کودکی در ونیز ، دوران شاگردی در فاورانس و دوره بزرگ سالی در شهر های گوناگون ایتالیا.در دوران کودکی لئوناردو نه تنها یک خاناوده یا خویشاوند مهربان نداشت بلکه حتی یک جریب زمین  دست نخورده برای پژوهش و اکتشاف هم نداشت . ولیکن دو رخداد برای سالها در ذهنش می چرخیدند یکی طوفانی  که بخش بزرگی از دره زیر روستا را ویران کرد و دیگری سیلی که بخش عمده ای از شهر فلوارنس را شست . آب و باد موضوعات عمده برای مطالعه لئوناردو بودند او متوجه شد که باد و آب هم می توانند مفید و هم مضر باشند بازدیدکنندگان می توانند در مقداری از کارهای وی سنگریزه های کوچک شسته شده  بوسیله یک جوی آب یا رودخانه های کنار ساحل  که با خزه  ها و گلها پوشیده شده و  چند خرچنگ آبی که تا قسمتی زیر این صخره ها مخفی  شده اند را ببینند .

دیدگاه لئوناردو از زندگی به عنوان یک واحد بدون مرز هم بر زندگی شخصی و هم بر کار هنری وی اثر می گذاشت . لئوناردو نگاه ساده ای به دنیا نداشت و آن را به دقت مطالعه می کرد . با دیدن امواج بادی آب در یک برکه ، او هوشیار ، با استعداد و جدی میشد . لئوناردو هیچ مرزی در طبیعت نمی دید . برای او انسانها و حیوانات بخش هایی  از یک خلقت بودند . او گوشت نمی خورد زیرا نمی خواست مرگ را برای یک مخلوق هم رتبه اش  بیاورد . او پرندگان آوازخوان  قفسی را خریده و آنها را آزاد می کرد .  با نداشتن هیچ خانواده ای از خود ، او از یک  خانواده دیگر پسری به فرزند خواندگی  پذیرفت تا هم پسرش و هم وارثش باشد . حتی دست راست و چپ برای او یکی بود . او دفترش را با نوشته های برعکس   پر می کرد اما او نامه ها ، گزارش ها و پیشنهاداتی به روش معمولی می نوشت وقتی دست راستش چلاق شد او از دست چپش استفاده کرد .

دیدگاه لئوناردو در باره همه زندگی به عنوان یک خلقت منجبر به ابداعات و خلاقیت های هنری شد.  قبل از وی هنرمندان  همیشه از خطوط بیرونی برای جداسازی موضوعات نقاشی از پیش زمینه استفاده می کردند . از آنجایی که لئوناردو هر چیزی را در طبیعت وابسته به هم می دید لذا وی تصمیم گرفت که از سایه استفاده کند و درجه بندی نور و رنگ بهتر از استفاده از خطوط بیرونی بود . او می خواست چیزی در چیز دیگر جریان یابد به روشی که دود در هوا جریان می یابد برای مثال با نگاه به دست مونالیزا بینندگان نمی توانند خطی در  جایی که یک انگشت پایان یافته و انگشت دیگری شروع  می شود را پیدا کنند این جدایی ها کلاً با سایه صورت گرفته . این دیدگاه واحد از جهان بر مفهوم نقاشی و تکنیکش اثر گذاشت . پیش زمینه و موضوع غالباً در یک عکس بر هم بازتاب دارند . پیش زمینه وخطوطی که موضوع را می پوشانند ممکن است  مفاهیم پیش زمینه ای از تپه های سنگی یا آب جاری  باشند .

لئوناردو تنوع بزرگی که اطرافش را احاطه کرده بودند تشخیص داد اما او معتقد  بود که حتی یک یگانگی بزرگ تری از این تنوع حمایت می کند و کار او بیان آن یگانگی بود

 

 

 

نشان واژه های  مقایسه و تقابل

Comparison/Contrast Essays

برگرفته از کتاب نگارش انگلیسی آکادمیک

Writing Academic English

نوشته اوشیما و هیوج 

Oshima and Houge

ترجمه گارگین فتائی

.

یک  روش مفید و متداول از سازمان دهی انشایی « روش مقایسه و تقابل  » هست اولین کلید  نگارش موفق یک انشای مقایسه و تقابل  ، استفاده مناسب از کلمات یا نشان واژه های مقایسه و تقابل است این کلمات  نکات مقایسه و نکات تقابل را معرفی می کنند

1: نشان واژه های تشابه

الف: رابط های جمله Sentence Connectors

به طور مشابه Similarly

همین طور Likewise

همچنین Also

نیز ، همچنین too

 

 

ب: رابط های سببی Clause Connectors

دسته اول توابع Subordinators

جنانکه ، مثل ، به عنوان As

Just as برابر با

دسته دوم  حروف ربط همپایه و حروف ربط جفتی

Coordinators & Paired Conjunctions

 

Both...and

 هم ....هم

Not only...but also

نه تنها.....بلکه همچنین

Neither...nor

نه .... نه

 

ج: سایر موارد Others

Like (+ noun) مثل به علاوه یک اسم

Just like (+noun) کاملاً شبیه

Similar to (+ noun) شبیه به

Be similar toشبیه بودن به

Be the same as بودن همان به عنوان

Be the sameهمان بودن

Be alike بودن مثل هم

To compare (to/with) در مقایسه با

 

2: نشان واژه های با ساختار تقابلی

Concession (Unexpected result)

تصدیق ( نتیجه غیر منتظره*)

 

الف: Sentence Connectors رابط های جمله

However ولیکن

Nevertheless با این وجود

Nonetheless به هر حال

Still همچنان ، هنوز

 

 

ب: رابط های سببی Clause Connectors

دسته اول توابع Subordinators

Although گر چه ، با این وجود

Even though حتی گرچه

Though لبا این وحود

 

دسته دوم حروف ربط همپایه  جفتی

 Coordinators & Paired Conjunctions

But اما

Yet هنوز با این وجود

 

ج: سایر موارد Others

despite (+ noun) علیرغم

in spite of (+noun) علیرغم ، برغم

 

 

3: نشان واژه های تقابل ( تضاد مستقیم )

Contrast Structure Words - Direct Opposition

 

 

الف: رابط های جمله Sentence Connectors

However ولیکن

In contrastبرعکس

In/by comparison در مقایسه

On the other hand از طرف دیگر

On the contrary بر عکس

 

ب: رابط های سببی

دسته اول  توابع Subordinators

While در  حالی که،  زمانی که

Whereas نظر به اینکه در حالی که

دسته دوم حروف ربط همپایه و جفتی

Coordinators & Paired Conjunctions

But اما

 

ج: سایر موارد

Differ from متفاوت از  از

Compared (to/with) در مقایسه با

Be different from متفاوت بودن از

Be dissimilar to  ناهمانند بودن با

Be unlike ناهمانند یا متفاوت بودن با

 

 

 

 

مغزهای پیشرو در  کامپیوترها

ترجمه گارگین فتائی

.

بیل گیتس ، موسس ملیکروسافت و استیوجابز موسس کامپیوتر اپل  یک زوج  بسیار شناخته شده در تکنولوژی  هستند که دنیا را از طریق اختراعاتشان تغییر دادند . همچنین هر دوی آنها شرکت های بزرگ برای تولید و بازاریابی اختراعت خود ساختند و هر دوی آنها به خاطر شیوه های مدیریتیشان مورد انتقاد قرار گرفته اند اما بحث در باره این درجه از موفقیت کار دشواری است . کامپیوترهای سراسر  دنیا از محصولات مایکروسافت استفاده می کنند و هر زمانی اپل یک محصول جدید بیرون می دهد  مردم برای هر محصولی ساعتها بیرون از فروشگاههای اپل صف می کشند  . چرا این دو ترک تحصیل کرده از کالج بسیار موثر شدند؟  به خاطر اطلاعات منطقی – ریاضی و میان فردیشان ولیکن استیوجابز به روش متفاوتی در مفهوم بسیار توسعه یافته ای از طراحی فرازمانی در نزد عموم موفق بوده است . یکی از دلایل موفقیت مایکروسافت  قابلیت موسس آن  بیل گیتز در زرنگی بیشتر outsmart  در امر رقابت است . شرح حال هوشی وی با به کار گیری  از مدل هوش های چندگانه گاردنر the Gardner model of multiple intelligences, هم هوش منطقی – ریاضی  و هم هوش میان فردی  در معاملات کسب و کاریش را نشان میدهد . هوش ریاضی – منطقی گیتز در سنین اولیه وقتی که او معذور از حضور در درس ریاضی کلاس هشتم به خاطر نوشتن برنامه برای  کامپیوتر   مدرسه شد  پدیدار شد   . گرچه گیتز تحصیلاتش را در هاروارد به پایان نرساند اما وی قادر به خدمت در شرکت مایکروسافت به عنوان معمارارشد نرم افزاری بود . برای پنج سال اول  ، گیتز هر خط از کد نرم افزاری در مایکروسافت را مورد تجدیدنظر قرار داده و شخصاً بخش بزرگی از آن را  نوشت . گیتز همچنین قادر به استفاده از هوش میان فردی برای ساختن کمپانیش بود . علیرغم اینکه وی به خاطر روش مدیریت تهاحمیش مورد انتقاد بوده  گیتز از تیمش نتایجی به دست آورده و از شرکت خود بر علیه رقابت و یک دعوای طولانی ازسوی  دولت آمریکا  (Stross).   دفاع کرده است .

مانند بیل گیزت ، استیو جابز هم به خاطر هوش میان فردی و هوش منطقی – ریاضی در ایجاد و ارتقای  تولیدات شرکتش مشهور بوده است و همانند گیتز جاب نیز یک سطح کلاس کالج را  به خاطر استفاده از مهارتهای ریاضی – منطقی  خود برای شروع یک شرکت فن آوری ترک کرد . همچنین جابز هوش شخصی قابل توجهی در معامله با افراد و انجام معملات کاری و تجاری که اپل را در راس رقابت قرار می دهد دارد  . حتی گر چه جابز به عنوان رئیس طلبکاری که انتظار کار سخت و وفاداری کامل را دارد شناخته می شود ولی  یک رضایت نود و هفت درصدی وی  از کارکنانش   ارائه شده بود . او بالاترین میزان سی ای او CEO در ایالات متحده در یک نظرسنجی در 2010 از سوی سایت glassdoor.comرا داشته است ولیکن علیرغم گیتز ، جابز از هوش هنری  artistic genius خود برای محصولات فرازمانی استفاده کرده است . محصولات اپل نظیر کامپیوترهای مک ، آی فون و آی پد به خاطر ایجاد انقلاب در بازار با تکنولوژی جدید و طراحی های جذابشان معروف هستند برای مثال بعد از اینکه اولین  سری از کامپیوترهای مک اینتاش Macintosh computers بیرون آمد سازندگان دیگر کامپیوترهای به جای شکل های زشت جعبه مانند شروع به  طراحی کامپیوترهای جذاب نمودند  جاب در بیوگرافیش گفت "  من فکر می کنم آنچه که مرا بهترین می سازد در خلق محصولات مبتکرانه جدید باشد" ( سیمون و یانگ . ص 120) . جابز که کارش را به کامپیوترهای اپل محدود نساخت یکی از بانیان"  پیکسار استودیوها   Pixar Studios   " نیز هست که سازندگان فیلمهایی عامه پسندی نظیر فیلم داستان اسباب بازی و یافتن نمو Toy Story and Finding Nemo هستند . در استودیوهای پیکسار جابز از هوش فرازمانیش در حیطه انیمیشن  کامپوتری بهره برده است .

قدرت هوشی این دو رهبر تجاری یعنی بیل گیتز و استیو جابز می تواند در محصولاتشان  ، شرکت هایشان و  در تکنولوژی که ما هر روز از آن استفاده می کنیم دیده شود . در حالی که هر دو  منجر به ابداعاتی در تکنولوژی شده اند ، استیوجابز دارای یک تاثیر بزرگ بر طراحی هنرمندانه محصولات تکنولوژیکی نیز بوده  است  دیدن اینکه چگونه محصولات تکنولوژیکی و طراحی های آینده بر کار این دو مرد اثر خواهند گذاشت جالب  خواهد بود

 

 

 

.

منابع

 

 

Works Cited

"Glassdoor Reveals Top 50 Best Places to Work, 2010: Southwest Airlines Ranked #1." glassdoor.coni. glassdoor.com, 15 Dec. 2009. Web. 22 Aug. 2011.

Stross, Randall E. The Microsoft Way: The Real Story of How the Company Outsmarts Its Competition. New York: Basic Books, 1996. Print.

Young, Jeffrey S. and William L. Simon. iCon Steve Jobs: The Greatest Second Act in the History of Business. Hoboken: Wiley & Sons, 2006. Print.

 

 

ژاپن و آمریکا ،  تفاوت و شباهت

برگرفته از مقاله  " ما متفاوت اما شبیه به هم هستیم We're Different but Alike" از مجله "  ژاپن به  جشن  دویست سالگی  آمریکا سلام می گوید Japan Salutes America on Its Bicentennial"    انتشارات انجمن ژاپن و آمریکا America-Japan Society – توکیو 1976

ترجمه از گارگین فتائی

.

 

 

1: فرهنگ یک مکان بخش جدایی ناپذیر از جامعه آن  است خواه آن مکان  یک روستای دور افتاده سرخ پوستی در برزیل باشد و یا یک شهر فوق صنعتی در اروپای غربی . فرهنگ ژاپن مردم  ایالات متحده را متحیر  می سازد زیرا  در یک نظر اجمالی کوتاه و اولیه،  آن به نظر بسیار متفاوت می رسد . هر چیزی که تازگی ، تنوع نژادی ، وسعت سرزمینی ،  خودمانی بودن و عدم تشریفات  و یک اخلاق فردگارایی ایالات متحده  را  ترسیم می کند در ژاپن غایب است . در آنجا  یک شخص یک جامعه باستانی و همگون و منسجم ، اخلاقی که اهمیت گروه را تائید می کند و آدابی از رفتار رسمی حاکم بر هر جنبه ای از زندگی روزانه از نوشیدن چای تا سلام گفتن  را می یابد  . در سطح ، حد اقل ژاپن و ایالات متحده کاملاً متضاد به نظر می رسند .

2: بک تفاوت بارز در مردم آنهاست . ژاپن یک جامعه همگون از یک ملیت  همراه با درصد ناچیزی از گروه های اقلیت نظیر اقلیت قومی چینیها و کره های هاست  . همه ارکان دولت و جامعه توسط اکثریت ژاپنیها کنترل می شوند.  برعکس گر چه آمریکا کشوری است با ریشه های اروپایی اما  سیاست های آزاد مهاجرتی منجر به تبدیل آن به یک جامعه ناهمگون از قومیتهای متعدد اروپائی ، آفریقایی ، آسیایی و آمریکای لاتینی شده است . همه آنها نماینده کل  جامعه ایالات متحده  اعم از تجارت ، آموزش و سیاست هستند .

3: دیگر حیطه های تفاوت بین ژاپن و ایالات متحده شامل مسائل فعل و انفعالات گروهی و مفهوم فضا است . در حالی که مردم ایالات متحده بر فردگرایی و خودمانی بودنشان می بالند ژاپنیها به  گروه و تشریفات ارزش می دهند . مردم در ایالات متحده  شخصی را که بالاتر از جمعیت می ایستد تمجید  کرده و پاداش می دهند برعکس ،  یک مثل ژاپنی می گوید  " میخی که سر بر افرازد با چکش کوبیده می شود "The nail that sticks up gets hammered down." علاوه بر این در  حالی که اهالی آمریکای شمالی احساس وسعت به معیار و اندازه یک قاره را می کنند ، نبوغ ژاپنی در یک منطقه بسیار کوچک و ریز قرار می گیرد برای مثال ایالات متحد هواپیماها می سازد در  حالی که ژاپن  ترانزیستورها را تولید می کند .

4: علیرغم این تفاوتها ، این دو فرهنگ ظاهراً متضاد  در چندین تجربه مهم با هم مشترکتند .

5: برای مثال هر دوی آنها دارای  فرهنگ های  پیوندی transplanted cultures.  هستند .  هر ملتی دارای یک جامعه مادر "mother" society  است – چین برای ژاپن و بریتانیای کبیر برای ایالات متحده – که به طرق بیشمار زبانی ، هنری ، ادبیات ، اجتماعی ، مذهب، رسوم و روشهای تفکر  بر دختر خود نفوذ کرده اند .البته ژاپن بیشتر از ایالات متحده در جهت بیرون آوردن تفسیر انحصاری  خود از فرهنگ چینی کار کرده است  اما هر دو کشور دودمان و ایل و تبار باستانی خود را منعکس می کنند .

6:علاوه بر این هر دو جامعه  هنر تجارت و بازرگانی را از طریق خرید و فروش ، تبلیغات و تولید انبوه در سطوح عالی توسعه داده اند .  دیدگاه های اندکی  هستند  که به مردم ایالات متحده تا دهها هزار فروشگاه تجاری ژاپنی  مخصوصاً پاساژهای زیبا و دارای اجناس خوب بیشتر اعتماد می کنند . از  دید مردم ایالات متحده آنها  تنها شبیه مرسی Macy یا نیمن مارکوس Neiman Marcus در خانه به نظر می رسند . علاوه بر این هم ژاپن و هم آمریکا جوامع مصرفی هستند . مردم هر دو کشور عاشق مغازه و خرید کردن و مصرف کنندگان پرشور محصولات راحتی و غذاهای فست فود هستند   . ماشین های  فروش خودکار Vending machines که هر چیزی از گلهای تازه گرفته تا قهوه داغ را می فروشند همانقدر در ژاپن متداولند که در آمریکا . مغازه های رشته فست فودی همانقدر در ژاپن رایجند که رستورانهای مک دونالد در ایالات متحده .

7: یک تشابه نهایی این است که در هم ژاپنیها  و هم آمریکائیها بر اهمیت کار تاکید دارند و هر دو به خاطر پایبندی به آن دارند جریمه هایی می پردازند  از قبیل افزایش استرس و تضعیف تعهدات خانوادگی . مردم در ایالات متحده مخصوصاً آنهایی که در شعل و حرفه خود به طور منظم دوازده ساعت یا بیشتر وقت برای کارشان اختصاص می دهند درست شبیه مدیران ژاپنی هستند . همچنین در حالی که هفته کار نرمال ژاپنی شش روز در هفته است ، بسیاری از مردم ایالات متحده می خواهند  کاری داوطلبانه در شنبه و یا یک شنبه علاوه بر هفته کاری پنج روزه خود   به دست بیاورند .

8: ژاپن وایالات متحده متفاوت با این وجود شبیه به هم هستند . با وجود اینکه این دو جامعه  در برخی حیطه ها نظیر ناهمگونی نژادی در برابر همگونی نژادی ، فرد گرایی در برابر همکاری گروهی ، و رفتار خودمانی در برابر رفتار رسمی و تشریفاتی  با هم متفاوتند معذالک آنها در چندین تجربه با هم مشترکند  . علاوه بر این تفاوتهایشان احتمالاً به اندازه تشابهاتشان به سوی منافع مشترکی که دو کشور با همدیکر دارند تقسیم می شود . دیدن اینکه این حیرت زدگی متقابل به کجا رهبری می شود جالب خواهد بود .

 

سفر واسکودوگاما

ترجمه از گارگین فتائی

.

کاشف پرتقالی  ، واسکودوگاما اولین اروپایی بود که راه دریا به هندوستان را پیدا کرد . قبل از سفر معروف دوگاما  ،  کاشفین پرتقالی از پائین ساحل غربی افریقا در جستجوی گنج سفر کرده بودند اما پس از  دریافت سود کمی از این سفر ، پادشاه پرتقال مایل به پرداخت پول برای اکتشافات بیشتر نبود . این امر وقتی خوان  دوم پادشاه پرتقال  علاقمند به تجارت ادویه با آسیا  شد تغییر یافت .  او معتقد بود که ادویه می تواند منبع مهم درآمد برای سلطنت باشد اما مسیر خشکی طولانی و  دشوار بود  بنابراین از کاپیتانهای کشتی خود خواست تا از طرذق حرکت با کشتی به سمت  ته آفریقا راهی به سوی  آسیا  پیدا کنند . در سال 1488  سرانجام بارتولومیو دیاس Bartolomeu Dias به سمت پایان جنوبی آفریقا حرکت کرد و تائید کرد که راس سااحلی بعد از دماغه امید نیک پیداست .

واسکودوگاما در جولای 1497 از لیسبون شروع به سفر کرد و   بعد  از پنج ماه  حرکت ،  او به نقطه فیش ریور Fish River ( رودخانه ماهی) رسید یعنی جایی که دیاس از آنجا برگشته بود . از آن به بعد دو گاما داشت سفر ناشناخته ای برای اروپائیان انجام میداد به این امید که این سفر او را به هندوستان برساند .

دوگاما در چند نقطه با خصومتهایی مواجه شد که او را از حرکت بازداشت برای مثال موزامبیک . او برای حاکم آن یک هدیه مناسب نداشت . مردم عصبانی شده و او را مجبور به ترک آنجا کردند . گروه اعزامی دو گاما سرانجام   در ماه می 1498 به هندوستان رسید ولی با  استقبال گرمی مواجه نشدند .  حکام محلی تحت تاثیر هدایایی که دو گاما آورده بود قرار نگرفتند و به او گفتند که مالیات بر طلا بپردازد  . دو گاما با عصبانیت چند نفر از ماهیگیران محلی را به اسارت گرفت  و آنها را با خود برد .

گروه اعزامی وی پربها بود .  یک کشتی و بیش از نیمه از افراد از بین رفته بودند ولی پادشاه پرتقال از ادویه ای که گاما با خود آورده بود سود سرشاری به دست آورد و او می دانست که دوگاما از طریق راه جدید ثروت هنگفتی به پرتقال  خواهد آورد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آه چه رویایی است عشق من

تاتا سیمونیان

Թաթա Սիմոմյան

Tata Simonyan

 

نگارش ترانه به ارمنی و ترجمه به فارسی از گارگین فتایئ

 

.

متن ارمنی

Ախ երազ է իմ յարը

Թաթա Սիմոմյան

.

Ես իմ յարին  , շատ եմ սիրում

Երդւում եմ արևվով

Որ չեմ տեսնում  , կարոտում եմ

Ու տանջւու եմ օրերով

.

Արի արի , եղնիկ սարի

Արար աշխարհ թող արի

Արի մոտս , ինձ մի տանջիր

Մեր սերը թող չը մարի

.

Ախ երազ է իմ յարը

Ախ մուրազ է իմ յարը

Ախ երազ է իմ յարը

Աման  մուրազ է իմ յարը

.

Ինձ չի տեսնում , ու չի լսում

Խռուում ե օրերով

Անգութի պես . սիրտս մաշում

Ու տանջում ե խոսքերով

.

Արի արի , եղնիկ սարի

Արար աշխարհ թող արի

Արի մոտս , ինձ մի տանջիր

Մեր սերը թող չը մարի

.

Ախ երազ է իմ յարը

Ախ մուրազ է իմ յարը

Ախ երազ է իմ յարը

Աման  մուրազ է իմ յարը

 

.

آوا نویسی انگلیسی

Akh Yeraz E Im Yare

Tata Simonyan

.

Yes im yarin , Shat em sirum

Yertvum em arevov

Vor chem tesnum,  Karotum em

Ou tandjvum em orerov(2x)

.

Ari ari . Yerghnik sari

Arar ashxar togh ari

Ari motes, indz mi tandji

Mer sere togh che mari

.

Ax yeraz e im yare

Ax muraz e im yare

Ax yeraz e im yare

Aman muraz e im yare

.

Indz chi tesnum,  Ou chi lsum

Xrovum e orerov

Anguti pes, sirtes mashum

Ou tandjum e xoskerov(2x)

.

 

Ari ari . Yerghnik sari

Arar ashxar togh ari

Ari motes, indz mi tandji

Mer sere togh che mari

.

Ax yeraz e im yare

Ax muraz e im yare

Ax yeraz e im yare

Aman mur.

.

 

ترجمه به فارسی

آخ چه رویایی است عشق من

تاتا سیمونیان

.

 

من عشقم را خیلی دوست دارم

به اسم او قسم می خورم

وقتی او را نمی بینم دلتنگ می شوم

و روزها  می رنجم

.

بیا بیا  ای آهوی کوهستان

تمام دنیا را بگذار و بیا

نزد من بیا ، مرا مرنجان

نگذار عشقمان نابود شود

.

آخ! چه رویایی است عشق من

آخ! چه آروزی بزرگی است عشق من

 آخ !چه رویایی است عشق من

آخ امان!  چه آروزی بزرگی است عشق من

.

مرا نمی بیند و نمی شنود

روزها قهر می کند

همچون یک ظالم قلبم را می ساید  

و با حرفهایش می رنجاند

 

بیا بیا  ای آهوی کوهستان

تمام دنیا را بگذار و بیا

نزد من بیا ، مرا مرنجان

نگذار عشقمان نابود شود

.

آخ! چه رویایی است عشق من

آخ! چه آروزی بزرگی است عشق من

 آخ !چه رویایی است عشق من

آخ امان!  چه آروزی بزرگی است عشق من

 

.

 

 

متن و لینک دانلود

http://www.yerkaran.org/akh-yeraz-e-im-yare/

 

 

 

 

.

 

چهار  اشکال فرهنگ لغات کاغذی و آنلاین انگلیسی به فارسی

گارگین فتائی

.

من تاکنون متنها و نوشته های مختلفی را از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه کرده ام

البته کار من مترجمی نیست اما چون زیاد با کتاب و نوشته و مسائل فرهنگی سر و کار دارم تبعاً سعی می کنم حتی الامکن ترجمه ای نزدیک به متن و قابل فهم و البته با حد اقل اشتباهات به عمل آورم.

در طی این مدتی که متنها مختلفی  را ترجمه کردم احساس کردم که فرهنگ لغاتی که به عنوان دیکشنریهای انگلیسی به فارسی حال چه به صورت آنلاین و مجازی و چه به صورت کاغذی  در دسترس هستند دارای چندین نقص هستند که اگر این نقایص برطرف شود تبعاً در ترجمه از انگلیسی به فارسی کمتر دچار اشکال و ابهام و اشتباه خواهیم بود کمااینکه در  تعدادی از  زبانها به رفع این اشکالات همت گمارده شده است.

 

 

1: مشکل افعال دوجزئی

یکی از اصلی ترین مشکل در هنگام ترجمه یک متن از زبان انگلیسی به  فارسی وجود انبوه افعال دوجزئی در زبان انگلیسی موسوم به phrasal verbs   و یا separated and unseparated verbs    هستند

 

این افعال معمولاً شامل یک کلمه به علاوه   یک حرف می شوند که حروفی که بعد از این واژه ها می آیند   و در اصل  جزئی از اصل فعل  هستند  عمدتاً  اینها هستند

Up – on – out – off – in – away – over – aside – back – down

 

به مثالهای زیر توجه کنید

Get out – count down – come over –run away -  turn off – give up go back –

 

در دیکشنریهای انگلیسی به فارسی کاغذی تنها  معنی تعدادی از اینها آمده و نه همه آنها چون معمولاً  یک کلمه ممکن است با اضافه شدن  یکی از حروف فوق به آن هر بار معنی متفاوتی دهد لذا با نبودن معنی فارسی در مورد دیکشنریهای کاغذی باید به فرهنگ لغات انگلیسی به انگلیسی و در مورد دیکشنریهای انلاین به فرهنگ آنلاین انگلیسی به انگلیسی مراجعه کرد که تبعاً  در برخی موارد وقتی معنای آن توضیح داده می شود کلیات مفهوم فهمیده می شود نه معنی دقیق آن .

برای همین جا دارد که در مورد  انتشار کاغذی و مجازی یک فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی افعال دوجزئی تلاش شود .

البته در مورد دیکشنریهای آنلاین  در این مورد خاص نمی توان به همه آنها  اعتماد  کرد چون خیلی از اینها تنها کلمات را به صورت تکی معنی می کنند نه ترکیبی.

 

2: مشکل اصطلاحات ، عبارات و ضرب المثل ها

در فرهنگ های لغات سعی هر چه بیشتر بر ترجمه لفظ به لفظ و تکی کلمات است لذا وقتی ما از طریق این فرهنگها به ترجمه یک متن انگلیسی می پردازیم هنگامی که با عبارتی ترکیبی به صورت یک اصطلاح یا ضرب المثل بر می خوریم معنی تحت اللفظی آن چیز مبهم و نامفهومی می شود.

البته تلاشهایی در زمینه اینکه اصطلاحات در یک فرهنگ  جداگانه ارائه شود وجود دارد اما اشکال این امر این است که باید برای یک اصطلاح به فرهنگهای مختلف رجوع کرد و این به معنی اتلاف وقت است . لذا بهتر است در مورد دیکشنریهای کاغذی ، اصطلاحات و ضرب المثلها هم به ترتیب  حروف الفبای انگلیسی و همراه سایر کلمات  بیایند تا یافتن آنها  آسانتر شود و درمورد دیکشنریهای آنلاین امکان ترجمه ترکببی و گروهی کلمات با معانی خودشان منطبق با زبان فارسی فراهم شود.

 

3: مشکل  تعدد  معانی

مشکل دیگر این فرهنگها این است که برای یک کلمه معانی متعددی آورده  می شود و لذا ذهن یک مترجم و یا کاربر را مختل می سازد چرا که معنی دقیق کلمه معین نشده است.

در این زمینه بهتر است اول معنی دقیق کلمه و اینکه بیتشر در چه معنایی به کار می رود آورده شود و بعد سایرمعانی ارائه گردد و بیان شود که در چه زمانی و چه شرائطی از آنهااستفاده می شود .

4: عدم شرح کافی همه معادل های کلمات

بارها هنگام ترجمه یک متن متوجه شده ام که وقتی دنبال معنی یک کلمه در یک دیکشنری کاغذی یا آنلاین فارسی گشتم کلماتی که به عنوان معادل آن کلمه  معرفی شدند به آن کلمه و معنایش نخورده و در نهایت به این نتیجه رسیده ام که در خیلی از موارد  در این  دیکشنریها همه معنی یک کلمه ارائه نمی شود و این خود از باب اینکه ممکن است یک نفر آن کلمه را در معنای غیر از آنچه که مد نظر نویسنده است  معنی کند و یا از  طرف وقت بیشتری  برای ترجمه متن گرفته شود ایجاد مشکل می کند .

 

نقطه گذاری زندگی

 

مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود...

کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد:

 (تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم نه برای برادر زاده‌ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران)

اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند...

پس تکلیف آن همه ثروت چه می‌شد؟؟؟

برادر زاده او تصمیم گرفت..آن را اینگونه تغییر دهد:

«تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه! برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران

خواهر او که موافق نبود آن را اینگونه نقطه‌گذاری کرد :

«تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم. نه برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران

خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد وآن را به روش خودش نقطه‌گذاری کرد:

«تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادرزاده‌ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران

پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند:

«تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادر زاده‌ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران

 

نکته اخلاقی:

 

به واقع زندگی نیز این چنین است‌:

خداوند نسخه‌ای از هستی و زندگی به ما می‌دهد که درآن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید به روش خودمان آن را نقطه‌گذاری کنیم...

اززمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست ...

پس تا میتوانی زندگیت را زیبا نقطه گذاری کن ...