نکاتی در مورد سریال های ایرانی و تلویزیونی
گارگین فتائی
.
1: سریال های ایرانی ، جذاب و در عین حال بیان کننده واقعیت های جامعه
.
همواره از سوی مردم و روزنامه ها و یا سایت ها و شبکه های اجتماعی ایرانی این حرفها در مورد سریالهای ایرانی گفته می شود
مزخرفند
آشغالند
بی ارزشند
بی سر و تهند
موضوع پردازی خوبی ندارند
سطحیند
خوب شروع می شوند اما بد تمام می شوند
در آخر می خواهند همه چیز را در دو سه قسمت سنبل کنند
و نمونه هایی از این قبیل
اما واقعیت دیگری نیز در مورد سریالهای ایرانی وجود دارد که تا زمانی که شما به خارج از ایران نرفته باشید آن را در نخواهید یافت
در خارج از ایران همه نوع امکانات برای تماشای انواع کانالهای ماهواره ای و تلویزیونی کشورهای مختلف وجود دارد .
در آمریکا شرکتهایی وجود دارد که شما می توانید با خرید تلویزیون و بستن قرارداد با انها تا هزار کانال را دریافت کنید .
اما در همین آمریکا که فرسنگها دور از ایران است بسیاری از ایرانیها ترجیح می دهند به جای نگاه کردن به کاناالها و فیلم ها و سریالهای خارجی به تماشای فیلمها و سریال های ایرانی بپردازند و اتفاقاً بسیار مصمم به پی گیری این سریالها هستند حتی بیشتر از کسانی که داخل ایرانند.
من که خود از نزدیک شاهد این ذوق و اشتیاق بوده ام می توانم دلائل زیر را برای این امر ذکر کنم
1: در خارج از ایران و بویژه در آمریکا کانالها و رادیوهای فارسی زبان مختلفی وجود دارد اما برنامه های هیچ کدام چندان جالب و جذاب نیست.
یک سری از این کانالها سیاسی هستند و تنها به نقد حوادث روز می پردازند
یک سری تنها کانالهای موسیقی و شو هستند
تعدادی هم که برنامه های متنوع دارند انقدر در لا به لای یک برنامه تبلیغ می گذراند و انقدر این تبلیغات طولانی است که حوصله آدم سر می رود تازه اینها هم برنامه های کسل کننده ای مثل صحبت های تکراری و یا پزشکی و نظایر آنها را دارند و کلا در خارج از ایران سعی چندانی برای ساخت فیلم و سریال ایرانی خوب و جذاب نشده است.
2: سریال ها و فیلم های خارجی هیچ گاه نتوانسته اند آنگونه که باید در قلب ایرانیان جای گیرند زیرا ایرانیان تنها روابط خشک مبتنی بر قانون را نمی پسندند و مشتاق و علاقه مند به ایجاد ارتباط عاطفی و صمیمی نیز هستند
سریالها و فیلمهای خارجی گر چه در گذشته بسیار عالی بودند و در سطح سینمای کلاسیک به حساب می آمدند اما درحال حاضر عمدتاً تبدیل به فیلمها ی پلیسی یا جنایی پر از خشونت و یا فیلمهای تخیلی و یا فیلمهایی شده اند که مسائل حقوقی و تجاری صرف را مطرح می کنند مثل فیلمهایی که مضمون آن طلاق و تلاش طرفین برای اثبات حرفشان است و یا کلنجار رفتن با شرکت بیمه.
3: در کنار سریال های ایرانی در کانال های ماهواره ای ، سریال های ترکی هم پخش می شوند که روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شوند و البته علاوه بر سریالهای ترکی انبوه سریالهای کره ای و امریکای لاتینی
سریالهای ترکی بسیار طولانی هستند و گاهی داستان در این سریالها انقدر کند پیش می رود که اگر ده قسمت از آن را ندیده باشید و قسمت بعدی را ببینید تفاوت چندانی احساس نمی کنید.
این فیلمها پر هستند از انتقام و کینه و چاقو زدنهایی که اگر به عمقشان وارد شوید خواهید دید که به خاطر یک امر بسیار پوچ و بی معنی است.
سریال های آمریکایی لاتینی هم چیزی نشان نمی دهند جز خیانت مرد و زن و یا دوست دختر و دوست پسر به هم و سعی در توجیه این خیانت آن هم در صد و پنجاه قسمت.
سریال های کره ای هم مثل همیشه خشک و بی روح هستند
4: شما در سریال های ایرانی علاوه بر اینکه چیزهای مختلفی یاد می گیری در آنها معنی انسانیت و عاطفه و کمک و دوستی و صمیمیت روا هم می یابی
علاوه بر اینکه این فیلمها بسیاری از واقعیت های جامعه را نمود می دهند به حدی که گفنه می شود برخی اوقات از خط قرمز ها فراتر میروند و البته در این اواخر خیلی آزادتر مسائل را بیان می کنند و کلا بیشتر به دل یک خانواده ایرانی می چسبند
و صد البته مضمون و موضوع آنها بسیار عمیق تر و بهتر از موضوعات و سوژه های پوچ حاکم بر سریال های ترکی ، آمریکای لاتینی یا کره ای هستند
روشهای تماشای فیلمها و سریال های ایرانی از سوی خارج نشینان عبارتند از
1: یوتیوب
در خارج از ایران سرعت اینترنت خیلی بالاست و تبعاً تماشای سریال و فیلم که اینترنت قدرتمندی را می طلبند با یوتیوب به راحتی امکان پذیر است
2: دستگاه جی ال باکس
دستگاهی است که به تلویزیون نصب می شود و با آن می توان کانال های مختلف تلویزیون ایران و نیز سایر کانالهای فارسی زبان را از طریق اینترنت مشاهده کرد که این هم اینترنت قوی و پرسرعت را می طلبد که امکان ان در آمریکا فراهم است.
3: نصب ماهواره و کانالهای ماهواره ای
همین کانالهای فارسی زبان هم برای جلب رضایت بینندگان خود ناگزیر از پخش فبلمها و سریالهای ایرانی در شبکهء خود هستند
2: سریالها و کانون گرم خانواده!!!!!!!!!!!!
.
در سالهای اخیر وسادل گوناگونی برای سرگرم شدن مردم و خانواده ها ایجاد شده اند از رایانه و تلویزیون گرفته تا سایر رسانه های جمعی و یا تفریحی.
این وسائل بویژه در هنگام فراغت از کار و استراحت مردم و خانواده ها بیشتر به کار می روند .
اینها در جای خود و اگر در حد متعارف استفاده شوند ابزار مفید و مثبت و همچنین گذراننده اوقات فراغت خواهند بود .
اما متاسفانه در بسیاری از خانواده ها رایج شده است که تمام فکر و ذهنشان شده این که در فلان ساعت در خانه باشند که فلان سریال را تماشا کنند و یا این که در ساعت معینی فیلم معروفی پخش می شود .
ما اصطلاحی داریم به نام کانون گرم خانواده که البته لازمه حفظ گرمای این کانون این است که اعضاء آن که ممکن است از صبح تا شب همدیگر را به خاطر کار یا تحصیل نبینند ساعاتی از شب را کنار هم بوده و با هم بگذرانند .
در صورتی که عادت کردن به نگاه به یک سریال تلویزیونی یا ماهواره ای که البته ماهیت این سریالها هم به گونه ای است که تماشاگر را به پی گیری ماجرا می کشاند باعث می شود دیگر چیزی به اسم خانواده و کانون گرم آن و بویژه دور هم نشینی فراموش شود .
البته این تنها گوشه ای از مساله است .
موارد دیگری هم هست
تعدادی از این سریال ها بی ارزش و بی محتوا بوده و تنها وقت تماشاگر را پر می کنند .
گاهی افراد چنان جذب و شیفته این سریالها می شوند که وقتی یکی از اعضاء خانواده می خواهد حرفی بزند و موقع پخش سریال فرا رسیده به او می گوید
ساکت شو دارم سریال نگاه می کنم
و یا
میشه بعداً تعریف کنی
البته اینها جملات مودبانه تر بودند
جملاتی از این قبیل هم ادا می شوند
میشه انقدر وسط سریال حرف نزنی
چقدر وراجی می کنی
انقدر زر نزن دارم فیلم می بینم
خفه شو مخمو خوردی دارم سریال تماشا می کنم
آیا واقعاً یک سریال یا فیلم تا این حد ارزش دارد که ما با عزیزترین اعضاء خانوادهء خود این گونه صحبت کنیم؟
موقعی که در گرفتاری و تنگنا و مصیبت و دشواری می افتیم آیا این عضو خانواده به دادمان می رسد و یا بازیگران آن سریال !!!!!!!!!
3 : سریالهای ایرانی و جذب مخاطب
.
در مورد سریالهای ایرانی چه در این وبلاگ و چه در سایر وب ها مطالب گوناگونی نوشته شده است.
دیدگاه افراد نسبت به سریالهای ایرانی متفاوت است.
در واقع افراد نسبت به سریالهای ایرانی دارای چندین نوع دیدگاه هستند
1: گروهی بالکل میانه ای با این سریالها نداشته و اصلاً تمایلی به نگاه کردن و پی گیری ماجراهای آنها ندارند و بیشتر متمایل به دیدن فیلمها و یا سریالهای خارجی هستند.
2: برعکس گروه ، اول گروه دوم گروهی هستند که تمام این سریال ها را با اشتیاق زیاد پی گیری می کنند و هر سربالی با هر محتوایی که باشد را نگاه کرده و به پی گیری آنها علاقه مندند.
3: گروه سوم که به نظر می رسد تعدادشان بیشتر از دو گروه قبلی باشد افرادی هستند که نه همه این سریالها بلکه تعدادی از آنها را که جذاب تر یه نظر می رسد دنیال می کنند.
حتی افرادی هستند که برای اینکه زمان پخش سریال در خانه باشند تا بتوانند ان را نگاه کنند کار خود را بر اساس زمان پخش آن تنظیم کرده و مصرانه پی گیر ماجرای آن هستند.
سریال های ایرانی از لحاظ نخوه پخش بر دو گونه هستند
1: سریال های فصلی یا ماهانه
این نوع سریالها به صورت هر روزه پخش می شوند .
سریالهای ماهانه بیشتر سریالهای مناسبتی و سریالهای فصلی بیشتر مبتنی بر حال و هوای فصل مربوطه است.
البته سریالهایی هم هستند که یک روز در میان و یا هفته ای دوبار پخش می شوند.
این نوع پخش سریال هم اکنون در اکثر نقاط دنیا رایج و شایع است.
2: سریالهای غیر فصلی
این سریالها معمولاً به صورت هفته ای یک بار پخش می شوند و تعداد آنها هم معمولاً و نه همیشه از هفت تا سیزده قسمت است .
این نوع سریالها قبلا بیشتر از سیما پخش میشد ولی هم اکنون بیشتر جای خود را به سریالهای نوع اول داده است
سریالهای ایرانی از لحاظ جذب مخاطب هم سه دسته هستند
1: دسته اول سریالهایی هستند که توانسته اند مخاطبان زیادی را جذب نموده و آنها را علاقه مند به پی گیری ماجرا نمایند.
این نوع سریالها معمولاً از هنرپیشگان خوب و حرفه ای و باسابقه ، فیلمنامه خوب و کارگردانی باتجربه و هم چنین بودجه خوب و کافی بهره مندهستند.
2: دسته دوم شامل سریالهایی هستند که حالت بینابین دارند یعنی مانند سریالهای دسته اول نتوانسته اند جذب مخاطب کنند ولی جذب مخاطب از سوی آنها در حد قابل قبولی است.
البته یکی از دلائل این امر می تواند همزمانی پخش این سریالها با سریالهای دیگر تلویزیون و یا ماهواره و یا مناسبتهای جهانی نظیر جام جهانی و غیره باشد.
3: دسته سوم شامل سریالهایی هست که نتوانسته اند ان گونه که باید جذب مخاطب کنند
این نوع سریالها از بازی راکد وبی احساس ، سناریو و فیلمنامه ضعیف ، بودجه کم و یک نواختی موضوع و عدم جذابیت کافی رنج می برند .
همچنین علت این امر می تواند وارونه نشان دادن واقعیت ها و یا عدم پرداخت به مسائلی باشد که مخاطبین به شنیدن آنها تمایل دارند اعم از اینکه مشکلات انها باشد و یا موضوع مورد علاقه آنها.
البته این هم ممکن است که سریالی دارای مخاطب خاص باشد که تبعاً نمی تواند عموم مخاطلین از هر قشری را جذب کند.
یکی از بهترین کارگردانان مجموعه های تلویزیونی که به خوبی توانسته چه از لحاظ جذب مخاطب و چه پرداخت سناریو و فیلمنامه خوب و چه کارگردانی حرفه ای از عهده کار بر آید سیروس مقدم بوده است.
با نگاهی به کارنامه سریالهایی که وی ساخته به راحتی می توان فهمید که لااقل اکثر ساخته های وی از سریالهای پرمخاطب بوده اند
کارگردانی مجموعهٔ تلویزیونی
1.با سلسله حکمت (۱۳۶۸-۱۳۶۶) (پخش شبکه یک سیما)
2.به سوی افتخار (۱۳۷۷) (پخش شبکه سه سیما)
3.روزهای زندگی (۱۳۷۷-۱۳۷۸) (پخش شبکه سه سیما)
4.مسافر (۱۳۷۹) (پخش شبکه پنج سیما)
5.پلیس جوان (۱۳۸۰) (پخش شبکه سه سیما)
6.دریاییها (۱۳۸۱) (پخش شبکه پنج سیما)
7.وکیل (۱۳۸۱) (پخش شبکه پنج سیما)
8.بانویی دیگر (۱۳۸۳) (پخش شبکه پنج سیما)
9.مزرعه کوچک (۱۳۸۴) (پخش شبکه یک سیما)
10.ریحانه(۱۳۸۴) (پخش شبکه سه سیما)
11.نرگس (۱۳۸۵) (پخش شبکه سه سیما)
12.پرواز در حباب (۱۳۸۵) (پخش شبکه سه سیما)
13.اغماء (۱۳۸۶) (پخش شبکه یک سیما)
14.پیامک از دیار باقی (پخش نوروز ۱۳۸۷- شبکه یک سیما)
15.روز حسرت (۱۳۸۷) (پخش شبکه یک سیما)
16.رستگاران (۱۳۸۸) (پخش شبکه سه سیما)
17.چاردیواری (۱۳۸۸-۱۳۸۹) (پخش: نوروز ۱۳۸۹ - شبکه یک سیما)
18.زیر هشت (۱۳۸۹) (پخش:تابستان: ۱۳۸۹ - شبکه یک سیما)
19.پایتخت (۱۳۸۹-۱۳۹۰) (پخش: نوروز ۱۳۹۰ - شبکه یک سیما)
20.تا ثریا (مجموعه تلویزیونی) (پخش:پاییز ۱۳۹۰ - شبکه یک سیما)
21.چک برگشتی (پخش:نوروز ۱۳۹۱ - شبکه یک سیما)
22.دیوار (پخش:مهر ۱۳۹۱ - شبکه یک سیما)
23.پایتخت۲ (پخش: نوروز ۱۳۹۲ - شبکه یک سیما)
24.بچه های نسبتا بد (پخش: پاییز ۱۳۹۲ - شبکه یک سیما)
25.پایتخت۳ (پخش: نوروز ۱۳۹۳ - شبکه یک سیما)
26.[[مدینه]] (پخش : رمضان ۱۳۹۳ - شبکه یک سیما)
میکائیل پخش: بهار ۱۳۹۴ یک سیما
پایتخت ۴ پخش: رمضان ۱۳۹۴ یک سیما
4: سریالهای ایرانی و روحیهء شاد
.
گویا در این اواخر تعدادی از کارگردانهای به نام و تهیه کننده ها وهنرپیشه ها حرف یک عده که میگند فیلمها ایرانی در این اواخر اکثراً سیاه نمائی می کنند چندان به مذاقشان خوش نیامده است.
البته تبعاً کسی که با صرف هزینه های فراوان و البته با نگاه به جشنواره های خارجی و همچنین جلب تماشاچی داخلی فیلم می سازد تبعا انتظار بهره برداری مادی و معنوی از فیلمش را دارد.
از سوی دیگر کسانی که مدام به فیلم سازان و کارگزدانهای حرفه ای ما ایراد می گیرند نظیر صدا و سیما خود اقدام به نمایش سریالهائی می کنند که محتوای و درونمایه آن اکثرا حزن آمیز و توام با غم و غصه است.
سریالهای ایرانی البته شاید در ایران طرفداران زیادی نداشته باشد اما برای ایرانیان خارج نشین بسیار پر طرفدار است چرا که با همه معایب خود دارای نکات مثبتی از قبیل نشان دادن معرفت و مهربانی و نیکوئی آن هم بدون توقع و نظایر آن وده و همواره چیزی را به آدم یاد می دهد مخصوصاً اگر دارای موضوعاتی جذاب بوده و هنرپیشه های خوبی در آن ایفای نقش کرده باشند.
چرا که در خارج خیلیها هستند که هنوز به فرهنگ و زبان انجا کاملا انس نگرفته اند و اینکه سریالهای آنجا بیشتر درونمایه های تجاری داشته و در نهایت به منظور ایجاد اشتیاق در خرید و مصرف در تماشاچی ساخته می شوند و یا پر از تمهای پلیسی و قتل و جنایت است . از طرف دیگر سریالهائی هم هستند که چیزی جز خیانت نشان نمی دهند و این گونه مسائل مبتذل و سطح پائین را بزرگ نمائی کرده و برای آن یک داستان چند صد قسمتی می سازند .سریالهای ترکی هم بهتر از اینها نیست آنها هم دستمایه اکثرشان حسادت و انتقام یه خاطر یک دختر است که تماشاچی را تا مدتها حتی بیش از یکسال در کنار تلویزیون می نشاند.
اما سریالها و فیلمهای ایرانی با همه این خوبیها متاسفانه در این اواخر با دست مایه های غمناک و محزون و نشان دادن گرفتاریها و درد سرهای جامعه در اصل می توانند روحیه ای منفی و غمگین بر روی تماشاچی بگزارند ، در اصل مردم همگی به وجود مشکلاتی که در این سریالها مطرح می شود آگاهند نظیر اینکه شخصی چک کشیده و از عهده پرداختش بر نیامده و در زندان است و خانواده اش مشکلات زیادی دارند و یا کسانی که یک عده از طریق سایتهای اینترنتی از شهرت اجتماعی آنها سوء استفاده می کنند و یا مشکل اجاره خانه و بیرون انداختن مستاجر توسط مالک و نظایر آن.
مردم برای زندگی و ادامهء آن نیاز به روحیه ای شاد دارند اگرقرار باشد با نگاه کردن یک سریال تلویزیونی بدتر روحیه آنها خراب شود و اصطلاحاً زیر صفر برود که این سریالها از این بابت کاری انجام نداده اند هیچ بلکه از لحاظ معنوی به ضرر مردم هم عمل کرده اند.
شخصی که از صبح تا شب در محل کار خود با هزار نوع آدم سر و کله زده و برای مخارج خود و خانواده اش متوسل به سختیهای مختلفی می شود تبعا وقتی به منزل می اید دلش می خواهد درکنار این همه مصیبت و مشکلات و گرفتاریها لا افل در منزل خودش روحیه ای شاد در کنار خانواده اش برقرار شود و با توجه به اینکه اکثر مردم ایران اوقات فراغت خود را پشت تلویزیون می گذرانند تبعا تلویریون این نیاز را از این طریق نمی تواند برآورده سازد که هیچ حتی ممکن است باعث افزایش ناراحتی ها و بحث و جدل ها در خانواده ها هم بشود.
البته منظور من این نیست که الزاما اکثر سریالها تبدیل به سریالهای طنز شود چون تجربه نشان داده که در این صورت هم این گونه برنامه ها به بی نمکی و بی مزگی کشیده می شوند منظورم این است که برنامه های مختلفی که جنبه غمناک نداشته باشد و به تماشاچی کمی روحیه بدهد تهیه شود که او بتواند فردای آن شب با روحبه ای خوب و نه روحیه درب و داغون سر کار و یا مدرسه و دانشگاهش برود برود