قلب مرده
شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۶ ب.ظ
قلب مرده
گارگین فتائی
.
نمی دانم این را که می نویسم چیست
شعر است یا نه
دیگر نه ذوقی در من مانده
نه استعدادی برای وزن و قافیه
تنها می خواهم چند کلمه ای بنویسم
از قلبی که بد جوری شکسته است
قلبی که دارد نفسهای آخرش را می کشد
دیگر قلب نیست
شاید چیزی شبیه آن باشد
این قلب به میل خود نمرده
بلکه او را کشته اند
آنهائی که خوش حالیشان
در خوار انگاشتن
در تحقیر دیگران است
آری دلم مرده است
اکنون مراسم تشییح جنازه اش برگزار می شود
همه می گویند
انشاء الله قلب آخرتان باشد
زیرا زمان زندگی قلبها سپری شده
و تاریخ مصرف آنها دیگر گذشته است
و قلبها به تاریخ پیوسته اند
- شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۶ ب.ظ