دختر کفش کتونی
دختر کفش کتونی
رضا یزدانی
.
شب جون دادن فانوس
،شب سرد پایتخت
با توام شهر قدیمی
کوچه هات چه بی درخته
بگو پس کوچه هات امشب،
چند تا مرگ تازه دیدن
آدمات چند تا ملافه
رو سر مرده کشیدن
چندتا دختر روی جدول
راه میرن با پای خسته
دست های سیاه این شهر،
چشم چندتاشونو بسته
چندتاشون تنهای تنها،
توی پس کوچه ها موندن
چندتاشون تو این دقیقه
غزل آخرو خوندن
.
دختر کفش کتونی
اگه بخوای میتونی
ترانه امیدو
همنفسم بخونی
دختر کفش کتونی
اگه بخوای میتونی
ترانه امیدو
همنفسم بخونی
.
همه چشماشونو بستن
اما تو باید بدونی
با توام دختر تنها،
کوچه گرد کفش کتونی
بگو امشب توی این شهر
چند نفر سختی ندارن
چنداتا کوچه بی چراغن،
چندتا باغچه بی بهارن
.
بگو چندتا مرد کولی
بچه هاشونو فروختن
چندتا مادر توی شعله
مثل پروانه ها سوختن
توی غربت نگاهت
یه ترانه لونه کرده
میدونم برق ستاره
به شب ما بر میگرده
.
دختر کفش کتونی
اگه بخوای میتونی
ترانه امیدو
همنفسم بخونی
دختر کفش کتونی
اگه بخوای میتونی
ترانه امیدو
همنفسم بخونی
.
- شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۶ ق.ظ
ممنون برای متنش...