آنها که نیستند
دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ب.ظ
آنها که نیستند
گارگین فتائی
.
همیشه به ما از هستی می گویند
به چسب به انچه که هست
هستی را دریاب
زندگانی در هستی جاریست
اما چرا از این غافلیم
که انچه که نیست
قبلاً در زندگیمان بود
و اتفاقاً در وجود ما
هنوز عمیق تر از اکنون است
دوستانی که دیگر نیستند
خاننه و کاشاته ای که دیگر نیست
عمر از دست رفته ای که دیگر نیست
معشوقی که تنها در یاد و خاطره است
آشنایانی که زیر خروارها خاک خوابیده اند
کوچهو خیابانی که دیگر نیست
همین الان همرفت
همین الان هم دیگر نیست
همیشه آنچه که نیست بیشتر است
تمام ذهن ما انیاشته از بودنهائی است که دیگر نیستند
خاطره ها نیز در نستی است
من و تو در حال زندگی می کنیم
و همین در حال زندگی کردن
یعنی اینکه
داریم گذشته را ایجاد می کنبم
گذشته ای که دیگر نیست
و آینده ای که به گذشته تبدیل خوهد شد
- دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ب.ظ