هیچ کجا خونهء آدم نمیشه
هیچ کجا خونهء آدم نمیشه
گارگین فتائی
.
این یک اصطلاح قدیمی و معروف و ریشه داره .
این جمله رو نه تنها وقتی به دیار و سرزمین دیگه ای میرن برای میهن خودشون میگند بلکه حتی اگه کسی از خونش بیرون میاد و بویژه اگه مدت زیادی از خونش دور میشه و دوباره به خونش برمیگرده هم به زبون میاره.
کسانی که به هر دلیلی ناگزیرند مدتهای زیادی از خونشون دور بمونند و مخصوصاً در سرزمینهای دیگه برای کار و تحصیل و مهاجرت میرند با دیدن وضع خونه های اونجا تازه معنی واقعی این جمله رو می فهمند.
من تجربه زندگی در اروپا و آمریکا رو دارم . در هر دوی این نقاط شما نمی تونید خونه ای به خوبی خونه های ایران پیدا کنید حتی بدترین خونه ایران از لحاظ کیفیت و زندگی خیلی بهتر از خونه های اونجاهاست.
کسی که خونه های اونجا رو می بینه و مخصوصا اینکه می فهمه ناگیره دراین خونه ها زندگی کنه وقتی به فکر خونه ای که در ایران داشته می افته حسرت دل می خوره و بغض ، گلوشو می ترکونه مخصوصا اگه خونه شخصی خودش رو هم توی ایران فروخته باشه .
من یک تصویر کلی از خونه ها در آمریکا براتون ارائه میدم تا خودتون با خونه های ایران مقایسه کنید
اکثر ایرانیها در ایالت کالیفرنیا و مخصوصاً در شهر لوس انجلس متمرکز هستند. در این شهر و کلا خیلی از شهرهای آمریکا خونه ها عمدتاً چوبیه و خبری از خونه های آجری و آهنی مانند ایران نیست . علتش هم اینه که میگند چون این نواحی زلزله خیزه لذا از چوب استفاده می کنند تا تلفات و خسارات کمتری بده .
اما نباید این رو هم نادیده گرفت که ساختن خونه هایی مثل خونه های ایران با مواد مشابه تو امریکا بسیار گرون تموم میشه.
از طرف دیگه همین خونه ها هم انقدر شل و ولند و اصطلاحاً انقدر تف بند هستند که با چند ضربه محکم فرو می ریزند چه برسه به اینکه بخواد زلزله هم بیاد!
نظم و ترتیب خونه در لوس آنجلس این طوریه که معمولاً به صورت مجتمع های دو طبقه ای دراز هستند یعنی طولشان از عرضشان بیشتره و هر کدام از این مجتمع ها از طریق یه کوچه باریکی که اَلیalley نامیده میشه از هم جدا میشند .
این مجتمع ها معمولا شامل چند واحد در طبقه اول و چند واحد در طبقه دوم هستند و در واقع زمینهای بزرگی هستند که همگی یا متعلق به یک مالک شخصی و یا یک کمپانی ملکی هستند .
در آمریکا ملک رو برای اجاره متری حساب نمی کنند بلکه میگند یه اتاق خوابه یا دو اتاق خوابه و در حال حاضر معممولا متوسط اجاره یک اتاق خوابه در ماه در لوس آنجلس حدود هزار و دویست به بالا اتاق خوابه حدود هزار و چهار صد دلاره به بالاست .
روال کار هم مثل ایران نینت که مستاجری که دنبال خونه می گرده بره به بنگاه بگه و بنگاه براش خونه پیدا کنه بلکه یا توی کوچه و خیابون و یا توی روزنامه ها آگهی می کنند .
اما مشکل کار اینه که برای اجاره کردن خونه یک شخص باید حتما کردیت خوب داشته باشه یعنی دارای سابقه خوب در پرداختهای مختلف و یا اصطلاحا فرد خوش حسابی باشه که هیچ کدوم از قبض ها و بدهیهاش پرداختهاشون عقب نیوفتاده باشه .
تبعا اگه کسی تازه وارد آمریکا شده باشه که کردیت نداره و داشتن کردیت مستلزم سالها زندگی در آمریکاست بنابراین باید کسی ضامنش بشه و خیلی وقتها ضامن رو هم قبول نمی کنند و میگند خود شخص باید کردیت داشته باشه و اینجاست که کار گیر پیدا می کنه .
این خونه های چوبی ، به هم چسبیده بوده و گاه شما در این خونه ها باشی و کوچک ترین صدایی بکنی به اطراف می پیچه مثلا حتی با تلفن خونت که حرف می زنی همسایه بغلیتون حرفهاتون رو می شنوه تبعا وقتی به مناسبتی مثل تولد و غیره سر و صدا زیاد میشه به گوش همه می رسه و برای همین شما نمی تونید بعد از ساعت نه شب زیاد سر و صدا بکنید و یا اینکه اگر همسایه از دست شما شکایت کنه که سر وصدا می کنید دو دقیقه نشده پلیس میاد بالای سرتون البته اگه مناسبتی نباشه و واقعا سر و صدای سرسام اور و مزاحمی باشه کار درستیه اما اینکه مناسبتی باشه و یا اینکه شما واقعا قصد آزار نداری و مهمون داری و همسایه شکایت کنه این چیزی جز افزایش کدورت ها بین همسایه ها نخواهد بود .
کف اتاق هم چوبیه بنابراین در صورت بازی بچه ها و حتی زیاد راه رفتن هم اگه در طبقه بالا باشید صدای تق و توقش به گوش همسایه پائینی می رسه .
این که تغریبا اکثر مجتمع ها دو طبقه ای هست باعث شده که هر دو طرف آدم خونه باشه و یک نقطه بازی نباشه که ادم بتونه از اونجا کوهی یا ساختمونی رو ببینه و کلا دل آدم می گیره مخصوصا اینکه بالکنهای اون هم در یک امتداده و در اصل راهرو اونها هم محسوب میشه و جداگانه نیست.
این خونه ها به جز مراکز خرید و اداری هیچ کدوم آسانسور ندارند و بنابراین اگر کسی سنی ازش گذشته باشه و در طبقه بالایی ساکن باشه هر روز ناگزیره برای گذران زندگی چندین بار از این پله ها بالا و پائین بره.
چون اکثر خونه ها پشت بوم نداره و به صورت شیروانیه برای همین کولرها داخل خونه ها هستند و صدای زیادی دارند شما حساب کنید اگه کولر چند تا همسایه با هم روشن باشه چی میشه ! انگار شما داخل یه کارخونه پر سر و صدایی!
در اونجا آب لوله کشی قابل خوردن نیست و هر کسی برای خوردنش باید دستگاه تصفیه نصب کنه اما برای نصب این دستگاه باید از مالک اجازه بگیره چون پول آب بر عهده مالکه .
نه تنها آب بلکه برای انجام خیلی از کارها مثل نصب ماهواره و یا تلفن و سیم کشی اون هم باید با اجازه مالک باشه و اگه اون گفت اجازه نمیدم چون خونه سوراخ سوراخ میشه شما نمی تونید کاری بکنید.
مساله بعدی لباس شویی هست در آمریکا شما کمتر می بینید که دستگاه لباس شویی توی خونه باشه بلکه یک سیستم مرکزی به نام لندری دارن که در واقع یک لباس شویی بزرگ در طبقه همکفه که برای شستن لباسها و انداختن اونها توی لباس شویی شما باید وقت بگیری و برای هر لباس باید بیست و پنج سنت باندازی در قلک اون لندری در غیر این صورت اون رو نخواهد شست.
البته خونه های شخصی هم هستند که بهشون هاوس hause گفته میشه منتهی معمولا چون قیمت اونها خیلی گرونه برای همین اکثر مردم نمی تونند برای خریدش تمام مبلغ رو بپردازند و برای همین به صورت اقساطی می خرند اما مالیات اونها انقدر زیاده که حتی پرداخت این اقساط به نوه و نتیجه اونها هم میرسه تازه هزینه های آب و برق و گاز و تلفن هم خیلی گرون تر از خونه ای اجاره ای هست.
علاوه بر این باید مواظب هزینه های برق و گاز و تلفن باشید که اگر کاملا صرفه جویی نکنید همراه با مالیاتی که بهشون تعلق می گیره سر به فلک خواهد کشید.
هر خونه ای برای ماشین دو تا پارکینگ داره و پارکینگها در طبقه همکف هستند اما مساله اینه که ممکنه هر شخصی از خونواده یه ماشین داشته باشه چون سیستم حمل و نقل عمومی اونجا واقعا بده و طوریه که هر شخصی مجبوره اتومبیل شخصی از خودش داشته باشه چون کشور بزرگیه و مسافتها خیلی از هم دوره مثلا مسافت خونه تا محل کار و یا خونه تا مرکز خرید و بازدید و غیره و یا رفع مایحتاج عمومی و شخصی که اگه شخصی بخواد پیاده بره ممکنه مجبور باشه یک ساعت پیاده روی کنه.
- دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۴ ق.ظ